قرمز، زرد، نارنجی! زنگ مدرسه!
نیمه شعبان و مجدداً دماوند!
جامانده های دی ماهی :D
27 دی، تولّد خواهرم
سه سالگیَت مبارک !!!
چه زیباست وقتی بخواهی تبریک بگویی! برای زمینی شدن، برای پیشرفت، برای ازدواج، برای... و چه جالب است، گفتن ِ تبریک برای وجودی که قابل ِ لمس نیست... وجودی که نمی دانی برایت خواهد ماند یا نه؟! برایش خواهی ماند یا نه؟! فقط آن را میبینی و حس میکنی... میدانی در پسش کسانی هستند که تو را میبینند... نوشته هایت را می خوانند... به تو اجازه ی دیده شدن می دهند، اجازه ی نوشتن می دهند! به تو مجالی برای عاشق شدن، دوست شدن و بودن می دهند... عاشقانه برای فرزندت... دوستانه برای دوستانت... بودن بخاطر ِ وجودت! سپاس می گویم خدایم را، برای...
تقارن ِ همیشگی ِ تولّدم با یلدا
23 مهر، تولّد خواهرزاده م کوثر جون
16 مهر، روز کودک
سلام. این روز رو به خودم و کودک ِ درونم هم تبریک میگم! الان یادم اومد... حالا اشکالی نداره. ماهی رو هر وقت از آب بگیری، میمیره! ...