آنیسا جونآنیسا جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

ღ فسـقِلی ما، آنیسا ღ

دریا و ساحل جنـوب

1391/11/1 9:47
نویسنده : •● Mah ●•
676 بازدید
اشتراک گذاری

یه چند وقتیه از دریا، ساحل، قایق سواری و گوش ماهی زیاد می شنوم.niniweblog.com

ظاهرا دوستان هوس دریا و ساحل کردند.niniweblog.com

نیایش جونی و نیروانا جونی هم که جزء این دسته از دوستان هستند.

٤ تا عکس از دریای جنوب که واسه نوروز 89 ما هستند، گذاشتم اینجا.

امید است که کمی از این هوس ها کم بشه و البته شاید هم زیادتر شد.

در کل، نیت من خیـره.niniweblog.com

عسلویه و دریای جنوب و اگه دقت کنید یه کِشتی. از توی جاده این صحنه رو شکار کردیم.

این ها هم بوته های سبز رنگ که سمت جنوب فراوونند، دریای جنوب و دوباره کِشتی.

این هم ساحل سنگی و دو تا بنده خدا که داشتند توی دریا شنا می کردند.

و این هم ساحل شنی . . .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (41)

زهرا
25 دی 91 2:08
عکس اولی خیلی چشمگیرتره یاد خاطرات هم بد نیستا، به آدم کلی روحیه میده

ممنون از اینکه تشریف آووردی گلم آره گاهی وقتا نیازه

مامان نیایش
25 دی 91 11:04
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
دریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
من میــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــخوام
مطمئنی نیتت خیر بودهههههههههههههه
آخ دلم چه قدر داره میـــــــــــــــــــــــــــــــــسوزه آی آی یکی بیاد منو ببره دریـــــــــــــــــــــــــــــــا
خدایا پولاش رو برسون تو این هوای سرد بریم دریای جنوب
قربونت خیلی حال داد این عکسهای دریا وای اون ساحل شنی بد جوری هواییم کرد آخه ماه عسلمون مثلا کیش بود دیگه عزیزم ممنونم از اینکه با نیت خیرت دل ما رو شاد کردی و یه دریایی به رگ زدیم فدااااااااااااااااات

عزیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییزم، مرسسسسسسسسسسسسسسسسسسی از نظر طوووووووووووووووووووووووولانی و زیباااااااااااااااااااااااااتون اووو، ماه عسل ای ول، چه عشقووووووووووووولانه. خوشحالم که خوشتووون اومده.

مامان نیایش
25 دی 91 11:05
راستی شما عسلویه چه کار میکردین?

کلا عید نوروز جنوب هستیم، سال 89 بسمت عسلویه رفتیم یه چند تا آشنا هم داریم اونجا.

مامان نیایش
25 دی 91 11:05
قربون اون شکار لحظه هات دیدمش کشتی رو

قـــربون چشمات که دیدیش
مامان پریسا
25 دی 91 12:00
سلام گلم.
خوبی؟
وای چه عکس هایی گذاشتی.

درسته ما جنوب هستیم ولی تا حالا درست و حسابی دریا رو ندیدم
اما کلی از این عکس ها خوشم اومد.

ممنون عزیزم.

سلام عزیز دل، ممنونم از لطفتون ، خوشحالم که خوشتون اومد.

آزاده
25 دی 91 13:29
وااااااااااااااااای چقدر زیبا.
منم دریا خواستم اونم از نوع جنوبش.


امیدوارم به زودی فسقلی تو ساحل شن بازی کنه

ممنونم آزاده جان که تشریف میاری و می خونی مطلب هامو

مامان تسنیم سادات
25 دی 91 15:01
وااااااااااااااای ..... اینقدر هوس کیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــش کردم که نگو ....
این دریا رو گذاشتیو دوباره هوسم شدت گرفت ......!!!!!!!!!
خیلی قشنگه .... خیلی خوشم اومد ..... من و غـــــــــــــــــش ....
هزار تا بوس .......... ادامه دارد

آخــــــــــــــــــــی... عزیزم

مامان نیایش
25 دی 91 20:39
گفته بودم البته اگه دوست داشتی بذار رو پستت فاز وَدههههههههه

عزیز دلم من کدی رو نمیبینم
mamanebaran
26 دی 91 10:56
عزيزم ، خيلي خيلي قشنگ بود ، دلم منم خواست از اين درياها

مرسی از نگاه زیبات ... قــــــــــــــــربون اون دلت برم من
مادر کوثر
26 دی 91 11:31
سلام عزیزممممممممممم

هوایی بودم هوایی تر شدم که

من که از الان تو کف عید نوروز هستم

مرسی از یادآوری خاطرات خواهر گلم. بوسسسسسسس

سلام به روی ماهت تک خواهر خوبم، ما هم هوایی شدیم فدات شم
مادر کوثر
26 دی 91 11:33
راستی
ما هم با پست های مسافرت به روز شدیم
حتما بیا عزیزم

چــــــــــــــــــــشم

متین مامی ایلیا
26 دی 91 16:10
عکسا خیلی زیبا بود
منم هوس ساحل و دریا کردم البته از نوع شمالش بچه شمالم دیگه

ممنون از نگاهت عزیز دلم ، منم دریا رو خیلی دوست دارم... از نوع جنوبش بیشتر ...
نیم وجبی
27 دی 91 0:33
دریا دریا دریا ساحله دریا.. دین درین دین دین.. بقیش یادم نیس
ولی عکسا خوشکله خداییش
من تاحالا دریای جنوب نیومدم یعنی کلا جنوب نیومدم

خیلی باحال نوشتی عزیزم کلی خوشم اومد ... ای جووووووووونم ، چشمات خوشگل دیدن ایشالا بیای
❤ساغر❤
1 بهمن 91 10:49
سلام.. جای خیلی قشنگیه،
آره، شما راستی میگید...
زندگی ام بهتره!

سلام عزیزم، خـــــــوش اومدی گلم فدات شم

♥ مامان آینده ♥
1 بهمن 91 11:35
سلام عزیزم....!!

خوبی؟!

به به چه عکسای قشنگی........!!!

منم دلم دریا خواست.........!!!!

شما که نیت خیر داری بیا یه ثوابی کن

یه اتوبوس کرایه کن و شهر به شهر بیا

بچه های وبلاگو هرکی هوس دریا کرده

سوارش کن و ببرش لب دریا

خیلی ثواب داره

سلام گل من...، خوبم عزیز دلم چشمات قشنگ میبینه گلم ... الهــــــــــــــــــی!!! خیـــــــــــــلی باحال گفـــــــتی عزیزم...کلی خندیدم ، واقعا ... گل گفتی عزیز دلم، کاش میشد این کار رو کرد، ثواب هم که آره، کلی داره
♥ مامان آینده ♥
1 بهمن 91 14:46
فدات عزیزم...........

میشه بپرسم شما چه شهری زندگی میکنید؟!

قــربوووووووووووون تو

ما تهران زندگی می کنیم، اما اصالتا استان فارسی هستیم. عیدهای نوروز میریم سمت جنوب و بندر

♥ مامان آینده ♥
1 بهمن 91 15:16
اتفاقا منم استان فارس هستم....

خوشبختم عزیزم

مامان ماني مسافر كوچولو
2 بهمن 91 14:46
سلام گلي
عكسات قشنگ بودن صحنه هايي كه در اينجا هميشه ميبينم.اون كشتي اگه ذره بين بزني ميتوني ببيني
اگه داشتي عكس درياي شمال هم بذار.نميدونم مردم توي درياي پر سنگ چطوري شنا ميكنن؟

سلام خانومی، مرسی از نگاه زیبات. ، آره خوب... کشتیه به ما دور بود ... چشـــــــــم، عکس دریای شمال هم خواهم گذاشت ، وقتی عشقِ به دریا باشه، سنگ و شن نداره
مامان نیروانا
2 بهمن 91 20:48
من آخر شدم، من آخر شدم هورااااااا!(جهت کم نیاوردن از نقصان معرفت )
و حالا:
دریا دریا دریا عشق مو دریا (2)
ساحل دریااااااا، قاتل گرما
دخترون زیبا با لبی خندون (البته منظور شاعر رده ی سنی نیروانا و نیایشه نه بیشتر )
(بقیه ی شعر هم به قرینه ی سن دخترا، روشنه که باید حذف بشه)
آی مامانِ فسقلی، نمیدونی چقدر هوای دریا روحم رو پرواز میده. نمیدونی ...


واااااااااای، خداااا... خیلیییییییییییییییی باحال نوشتی، خیلیییییییییییییی ناقلایید ... عزیززززززززززززم ... ببیـــــــــن، بـــوسه بااااااااااارونت کــردم، این یکی هم جاموند بگــیرش ...

مامان نیروانا
2 بهمن 91 21:17
نازنینی، و به تو دل برویی اون جوجه هایی که دارن توی خونه ی فسقلی جونم رژه میرن. فدات
از اون گلهای خوشگل ندارم که، سرخی این تقدیمت به توان همه ی بوسه هایی که فرستادی
سرشبی خیلی بی حوصله و دمغ بودم ، در حد اینکه بیخودی اشکم درمیومد.
با پیام ناقلاییت جون گرفتم و با ادامه ش شادتر و شادتر شدم. الان به طراوت دل دریایی توام. تمام قد سپاسگزارتم یاور خوش الحان

وای... الهــــــــــــــی... ماشالا به این دستِ قلم ... هزار ماشالا ...عــــــــــــــــزیزم... خواهش میکنم، خوشحالم که با SMSم تونستم شادت کنم، ممنـــــــــــونم از لطفت... یه باغ پر از گل های شاد و خوشگل تـــقدیم به و جود نازنینت می کنم. 1 ضربدر 100000000000 تا.

زهرا
2 بهمن 91 23:22
مرسی از اینکه بهمون سر میزنی

خـــــــــواهش می کنم
ستاره زمینی
2 بهمن 91 23:56
عزیزم آرامش دریا را با هیچ چیز عوض نمیکنم. من عاشق دریام کار همسری هم یه چند سالی رو کشتی های اقیانوس پیما بود ولی بخاطر ریحانه جونی مجبور شدیم بیاییم بندری بشیم.
دریا دریا ساحل کارون...............

موافقم باهات گلم، چه جالب که بخاطر شغل همسری طعم دریا رو حسابی چشیدی...

مادر کوثر
3 بهمن 91 7:40

جوجه هاشووووووووووووووو
اگه کوثر ببینه
دیگه نمیذاره اینجا رو ببندم که

آره ...، خانوم خانوما من واسه تولد تو جوجه ها رو گذاشتم و آهنـــگ تولد،همه اومدن و دیدن، جــز خودت ...

متین مامی ایلیا
3 بهمن 91 13:41


WOoOooOooOooW ... مـــــــرسی

مامان تسنیم سادات
3 بهمن 91 15:48
لینکم رو درست کردم عزززززززیزم ....
ببخشید دیر شد .... سرم شلوغ بود ....

مــــــــــــــــرسی

مامان تسنیم سادات
4 بهمن 91 13:18
اول سلاااااااااااااااااااااااام .....
بعد رو بوسی .... (با خاله کوثر )
دوباره روبوسی (با مامان کوثر )
بازم رو بوسی همراه با چلوندن کوثر جونی.....
من و تسنیم هم اومدیم مهمونی .....با قیافه شاد ....
البته ناهار خوردیم دستتون درد نکنه خاله کوثر جونــــــــــــــــــــــی ....
این گلها رو هم براتون آوردم بفرمایید ....
قابلی نداره ....
خوب با اجازه تون رفع زحمت میکنیم .....
خوش گذشت .....
کوثر جونم ...بای بای .....

بـــــه بــه ... سلااااااام ... ماچ بوس بوس ماچ... ، ای جونم... خـــــــوش اومدید... بفرمایید تو... ، چــرا ناهار خوردید؟ بابا یه چیزی می خوردیم دور هــم، آخـــــــــی... ممنـــــونم... شما خــودتون گلید به خدا ، ا ... چرا به این زودی...؟ بودید حالا ... آخــــی... خـــوش اومدید، بابای
مریم
4 بهمن 91 22:57
لینک شدید با موفقیت

ممنونم
مامان آرمیتا
5 بهمن 91 0:53
سلام عزیزم به خدا شرمنده اصلا حواسم نبود سریع پاکش کردم گلی خیلی خیلی شرمنده دوست گلم
ما هم با افتخار لینکتان کردم عزیز دلم

سلام خانومی... دشمنتون شرمنده باشه...، ممنــــــــــــون
مامان ماني مسافر كوچولو
5 بهمن 91 11:46


قــــــــــــــــربونِ محبــــــتتون
زهرا
5 بهمن 91 14:42
AZIZAM VAGHTE6E KE UP KONIMONTAZER POSTE JADIDM

چـــــــــــشم
♥ مامان آینده ♥
5 بهمن 91 16:57
سلام مهربونم خوبی؟!

ممنونم که به دوستت گفتی

اومدن و راهنماییم کردن و وب منم صفحه بندی شد...
فدات دوستم....

سلام عزیز دلم ... من خوبم. راستش اون یه مامانی بود که اتفاقی یه جایی که یه بنده خدای دیگه رو راهنمایی کرده بود رو دیدم وازش خواستم که پیش تو هم بیاد. و اونم لطف کرد و اومد. خــوشحالم که خوشـــحالی از صفحه بندی شدن وبلاگت
خواهر فرناز
5 بهمن 91 21:43
سلام
ما برگشتیم مثل قبل
با مطلب جدید بهمون سر بزنید
برامونم یادگاری بنویسید


سلام، به به ... خسته نباشی از امتحانات خانومی چشــــــــم، میام پیشتـــــون
زهرا
6 بهمن 91 12:07
منم فدای نی نی نیومده شما بشمخدا آقایی شما رو هم حفظ کنه دوست دارم فعلا بای بای منتظر پست جدیدممممممممممممممممممممم

آخــــی ... خدا نکنه گلم
مرسی از لطفت، همچنین آقایی شما رو بای بای گلم
چشــــــــــــــــــــــــــــم

مامان ترنم
6 بهمن 91 22:02
عزيزم با افتخار لينك شديد.
مامان فسقلي پس ما كي تو اين وبلاگ فسقلي دار مي‌شيم ؟

ممنــــــــونم
23 ساله م هستش، خودم نی نی هستم هنـــــــــوز ... ایشالا به وقتــــش

ستاره زمینی
6 بهمن 91 22:03


وای، خدا ... شــــــــرمنده م کردی عزیزم

مامان پریسا
7 بهمن 91 2:28
ممنون عزیزم.

خوشحال شدم از دیدن کامنت زیباتون.

ولی اینجا انگار هنوز خبری نیست.

قربونت برم عزیزم... چرا گلم، پستِ امتحان زبان همـــسری گذاشتم که ...!

نیلوفرآبی
9 بهمن 91 9:51
چه عکسای قشنگی
منم هوس دریا کردم ..

چشمات قشنگ میبینه خانومی ... آخ... عزیــــزمی

مریم
11 بهمن 91 10:38
عزیزمی
انصاف نیست دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را

روزی هزار بار ببینی و آنقدر بزرگ باشد

که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی . . .

بسیـــــارجالب بود عـــــــــزیزم

مریم
11 بهمن 91 10:39
آب نریختـــــم که برگردی

آب ریختـــــم تـــا پاک شود

هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام…!



من؟ چرا؟

مریم
11 بهمن 91 10:40
گاهی وقتها
گاهی وقتها ، نفر اول شده ای ولی به جایگاه دیگران حسرت میخوری

گاهی وقتها ، باید به خاطر جایی که هستی شاد باشی

گاهی وقتها ، متوجه جایی که ایستاده ای نیستی

گاهی وقتها ، نگاه دیگران برایت مهمتر از نگاه خودت به زندگی می شود

گاهی وقتها ، صدای دیگران نمی گذارد آنچه را که باید بشنوی

گاهی وقتها ، می بازی ، اما شاید که که به هدف نزدیکتر شده باشی

گاهی وقتها ، داشته هایت بیشتر از ادعایی است که برنده ها دارند

گاهی وقتها ، لازم است هر جا که هستی ، از خودت راضی باشی

آفـــــــــــــــــرین

مریم
11 بهمن 91 10:43
از انسانها غمی به دل نگیرزیرا خود نیز غمگینند!
زیرا با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند!

زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند.

پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند


چشــــــم استاد