آنیسا جونآنیسا جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

ღ فسـقِلی ما، آنیسا ღ

وبلاگـــمو دوست دارم چون ...

1391/11/27 1:59
نویسنده : •● Mah ●•
429 بازدید
اشتراک گذاری

وبلاگمو دوست دارم چون;

تمام حرفای دلم رو توی دلش می نویسم...

خیالم راحته که خاطراتم رو حفظ می کنه و هر وقت که بخوامشون واسم رونمایی میکنه...

می تونم خیلی راحت بهش اعتماد کنم...

از طریق این وبلاگ، با دوستانی آشنا شدم که در اوج مجازی بودن فضا، حسشون می کنم،

لمس بودنشون رو می ستایم و آرزوی برقراریشون، واسم یه درخواست بزرگ از خداست...

و در آخر،

دوستش دارم چون قراره یه روزی بشه خونه ی فسقِـلی آینده مون...!

خدا جونم، بابت همه چیز ازت ممنونم.

هما جان، از دعوتت تشکر میکنم.

بر اساس قانون این مسابقه، سه نفر از دوستای گلم رو دعوت می کنم;

1. مامانِ نیایش جونی

2. مامانِ نیروانا جونی

3. مامانِ تسنیم جونی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

خواهر فرناز
27 بهمن 91 12:06
اول سلام
دوم اسباب کشی ؟!!!!
الان دم عید سخته ولی تو میتوانی
سوم دیدی دعوت من را قبول نکردی وآخرش من راست گفتم


اول علیک سلام
دوم آره ... هوووف ... سخته.
سوم اصلا ربطی نداره عزیزم، ایشون قبل از اینکه شما مطرح کنی، من رو دعوت کرده بود
ستاره زندگی
27 بهمن 91 17:25
سلام
خیلی زیبا ودلنشین درباره هدفت نوشتی
انشالله فسقلی مون زود سر و کله اش پیدابشه

به به به سلاااام گلم، مرسی از تشویقت.
ایشالا

مامان پریسا
27 بهمن 91 20:41
عالیییییییییییییییی

ممنوووووووووووووووووونم

مامان تسنيم سادات
28 بهمن 91 0:36

ههههههههههههه.......
وااااااااى اون عكسه چه با مزه بود
حالا اسباب كشى درسته يا أثاث كشىىىىىىىى .....؟؟؟؟؟؟؟
خييييييييلى ممنون از دعوتت
برو خصوصى

ای جووووونم ... با این خنده هاتون آدم سرحال میاد
چشماتون بامزه میبینه
ای بابا.... هر چی هست، سخته!
خواهش می کنم خانوووووومی .... خصوووصی هم چشششششم

محبوبه مامان الینا
28 بهمن 91 7:35

انشااله هر چه زودتر یه نی نی ناز و تپل مپل بیاد تو زندگیتون عزیزم

مرسی از دعای بامزه تون

مادر کوثر
28 بهمن 91 9:40
خیلییییییییییییییییییی عالی نوشتی
حظ کردم
خوشگل بود
آفرین

اووووووووو .... فداااااای نگاه عالی بینت، عزیزم
واسه تو و کوثر جونی

هما
28 بهمن 91 12:48
ممنون.خیلی خوب نوشته بودی.مرحبا.

فدات بشم من

امیر مهدی و عمی
28 بهمن 91 14:08
سلام
مامانی ما هم ابتدا اسم شروع جزء 3 نفر نوشته بودیم ولی پیاماتونو خوندم دیدم که قبلا به این مسابقه دعوت شدید دیگه پاکش کردیم.

جدا? ممنونم عزیزم شرمنده

مامان مانی مسافر کوچولو
28 بهمن 91 17:35


ای جانم... مرررررسی

مامان نیروانا
29 بهمن 91 7:47
ای خدا منو ببخش که همه ش دیر به مامانی عزیزم میرسم.
دلایلت عالیه. منم لمس بودنت رو سپاس میگم. امیدوارم دوستیامون موندگار باشه. میبوسمت عزیزم


ای خدا، نزن این حرف رو گلم
فدات بشم من فریبا جونم.
دوستت دارم. امیدوارم عزیزم.
منم می بوسمت

مامان نیایش
29 بهمن 91 10:24
عزیزم ممنونم که منو هم دعوت کردی چشم حتما مینویسم اگه با تاخیر باشه اشکالی نداره آخه برا فردا یه پست دیگه رو آماده کرده بودم بعدش این پست رو که شما خواستی میذارم حتما عزیز دلم هر چند که تا همین الانشم کلی تاخیر داشتم ببخشید واقعا ایشالا مادر که بشی میفهمی از اثاث کشی هم بیشتر وقت ادم رو میگیره

فدات بشم من .... نه گلم، هر وقت دوست داشتید و البته وقت داشتید، بنویسید...
گرچه درگیر اسباب کشی هستم، اما اکثرا شب ها با تبلت میام اینجا، مثه الان

مامان نیایش
29 بهمن 91 10:25
خیلی قشنگ نوشتی عزیزم منم این عشقت رو دوست دارم ...ان شاا لله که به همه آرزوهات برسی و یه روزی اینجا بشه خونه ی همون فسقلی که هنوز نیومده تو دلمون بد جوری جا واکردههههههه

چشماتون قشنگ میبینه عزیز دلم چقدر قشنگ گفتی ... وااااای، باباااااا ، خوشبحال فسقلی آینده مون ممنونم.


نیلوفرآبی
29 بهمن 91 18:21
آخی
ما هم تو و وبلاگت رو خیلی دوست داریم


ای جوووونم، مرسی عزیز دلم، شما و آبجی و دخملیه گلش که عشق من هستین

مامان سيد محمد سپهر
30 بهمن 91 8:35
سلام عزيزم خسته نباشي اسباب كشي مبارك.....ما هم به روزيم

به به، سلام زهره خانوم ممنون از لطفتون ... چشششششششم ♡
م(خط خطی خوانا)
12 فروردین 92 2:07
خونه جدیدت مبارک
انشالا خاطرات خوب و خوش از فسقلی بنویسی

ممنووووووووووووونم مرضیه جونم ...