آنیسا جونآنیسا جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

ღ فسـقِلی ما، آنیسا ღ

کودک و قصّه

1392/9/8 0:05
نویسنده : •● Mah ●•
755 بازدید
اشتراک گذاری


 

همواره قهرمانان قصّه ها، برای کودک جذاب است و او در تمام مدّت خود را در نقش قهرمان قصّه تصور می کند. به خاطر این همذات پنداری، کودک تصّور می کند مانند قهرمان داستان می تواند از خطرات عبور کند و با او به پیروزی دست یابد.

اهمیّت قصّه گویی به اندازه ای است که بسیاری از روانشناسان آن را در شکل گیری شخصیّت کودک بسیار موثر می دانند و بیان خوبی ها، بدی ها و آموزش انجام کارهای خوب و دوری کردن از کارهای بد را در قالب قصّه، یکی از موثرترین شیوه ها می دانند.

niniweblog.com

 
قهرمانان قصّه ها چه تاثیراتی در ذهن کودکان برجا می گذارند؟ متفکر

به طور معمول قهرمان قصّه ها برای کودکان جذاب بوده و مشتاق هستند مانند قهرمانان قصّه ها رفتار کنند، لباس بپوشند یا صحبت کنند. هر چه سن کودک پایین تر باشد، از لحاظ تفکّر و شناخت عینی تر است و خیال و واقعیّت را کمتر از هم تفکیک می کند. از این رو، قهرمان داستان را واقعی تر پنداشته و آن را باور می کند.

 

قصّه های ترسناک و قهرمانان هیولایی، موجودات نامریی و... چه تاثیراتی در ذهن کودکان برجا می گذارند؟ استرس

داستان های تخیّلی همیشه مورد توجّه کودکان و نوجوانان هستند. این داستان ها باعث پرورش تخیّل کودک شده و اگر متناسب با سن و روحیّه او گزینش شوند، در آینده موجب پیشرفت و سازندگی اش می شود. قوّه تخیّل، تاثیر رشد دهنده دارد و باعث توانمندی کودک خواهد شد. کودک توانایی کمتری برای کنترل محیط خود دارد. بنابراین به دنیای تخیّل روی آورده و کارهایی را که در واقعیّت نمی تواند انجام دهد، در خیال تمرین می کند. به طور مثال: دشمنانش را نابود می کند یا ماشین مورد علاقه اش را می سازد و اعتماد به نفس پیدا می کند.


با توجّه به تفاوت های فرهنگی، چقدر به خواندن کتاب های قصّه ترجمه شده و آشنایی ذهنی کودکان با قهرمانان کتاب های خارجی توصیه می شود؟ عینک

گاهی به دلیل نامانوس (ناآشنا و دور از ذهن) بودن ِ قهرمان داستان های بیگانه، ممکن است کودکان دچار احساس تعارض با دنیای واقعی خود شوند و نتوانند الگوی مناسبی از آن کسب کنند. البته اگر قهرمان هایی که تعارض کمتری با محیط واقعی و فرهنگ ما دارند، انتخاب شوند، سبب توسعه شناخت کودک از یک دنیای بزرگتر خواهد شد.


چقدر باید برای کودکان کتاب خواند؟ سوال

برای پرورش و ارتقای سطح تخیّلات کودکان، لازم است هر روز برایشان کتاب خوانده شود. ولی میزان خواندن داستان برای هر کودک، بستگی به دامنه ی توجّه و علاقه مندی وی دارد. برخی کودکان به خصوص کودکان بیش فعال، کم توجّه و مبتلاب به اختلال یادگیری، ممکن است تمایل کمتری از خود برای شنیدن داستان نشان دهند. البته امروزه به دلیل تمایل زیاد کودکان به بازی های رایانه ای و ویدئویی و تماشای تلویزیون، کمتر به شنیدن و خواندن داستان تمایل نشان می دهند. بازی های رایانه ای، ویدئویی و تلویزیونی، شخصیت ها، داستان ها و مکالمات آماده را به کودکان تزریق می کند و کودکان را به گونه ای کاملاً منفعل تحت تاثیر قرار می دهند. این از نگرانی های عصر مدرن است که باعث تضعیف رشد تخیّل فعّال و زبان کودکان می شود.

منبع: وب سایت ِ نمناک

niniweblog.com

 کاردستی نوشت:

سلام دوست جونی های دوست داشتنی. ماچ

یادش بخیر... خیال باطل نی نی که بودم، عاشق ِ کاردستی بودم. حالا جالب اینجاست هیچوقت هم حوصله ی درست کردنشون رو نداشتم. خنده ولی خیلی از این کاردستی خوشم اومده. اگه یه زمانی پیش اومد که تخم مرغ رو با شونه ش خریدیم، اینو حتماً درست می کنم. از خود راضی

فقط واسه خاطر ِ کودک ِ درونم. niniweblog.com نیشخند

حالا دختر، سوال

 

یا پسر بودنش، فرقی نمیکنه! زبان

مهم اینه که سالم و خوشششششگل باشه... نیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (91)

مامان مونس
9 آذر 92 1:16
ممنون، آموزنده بود
•● Mah ●•
پاسخ
خواهش میکنم. ممنون از حضورتون.
تاابددونفره
9 آذر 92 1:26
مگه نگفتي صبح عزيييييزم مي دونم به خاطر اين گفتي که صبح اذيت نشم حال مي کني چطور خودمو تحويل مي گيرم
•● Mah ●•
پاسخ
آخه یه کم فکرش کردم و دیدم تا من بخوام صبح بیدار شم تا فکر کنم، تا عکس ِ مطلب رو انتخاب کنم، دیگه شده وقت ناهار و تا بخوام فکر کنم چی بپزم و ناهار درست کنم و بخورم، شده عصر و باید به فکر شام باشم و تا بخوام........... پس ترجیح دادم تا پاسی از شب بیدار بمونم.
🌙مامانِ چشمه بهشتى
9 آذر 92 1:26
بالاخره وا شد .... نمى دونم چرا وبلاگت باز نميشد.... خب برم ببينم چى نوشته اين سركار خانم .... جونى!!!!
•● Mah ●•
پاسخ
جداً؟ چه بد. مرسی که اومدی و میخوای بخونی دوست جوووووووووووووووووونی
تاابددونفره
9 آذر 92 1:31
عزيزم مي شه بگي نامانوس بودن قهرمان يعني چيمن که نفهميدم
•● Mah ●•
پاسخ
معنی ِ واژه ی نامانوس، ناآشنا و دور از ذهن هستش مرسی که اینقدر با دقت می خونی گلمممم
🌙مامانِ چشمه بهشتى
9 آذر 92 1:38
اثرى كه يه فيلم يا كارتون ميذاره به مراتب بيشتر از كتابه ... تسنيم خيلى در مورد كتاب اينقدر ذوق زده نميشه ولى در مورد كارتون ..... مثلا اين فوتباليستا كه شروع ميشه تسنيم با پنجاه تا توپ جلوى تلويزيون آماده ستتمام مدت در حال دويدنه ...!!!! يا مثلا باب اسفنجى ... حتى بعضى وقتا صبحا كه بيدار ميشه ميگه داشتم خواب باب اسفنجى رو ميديدم نمى دونم شايد توى بچه هاى بزرگتر اين جوريه كه خودشون رو جاى شخصيتاى كتاب ميبينن در حد سن تسنيم بيشتر، از كتاب چيزاى خوب و بد ، زشت و زيبا ، درست و غلط ... ياد مى گيرند چقدر نوشتم ... شرمنده ولى واقعا بچه ها از خوندن كتاب سير نمى شن .... خودشونم حفظ بشن ولى بازم هزار بار بايد براشون خوند.
•● Mah ●•
پاسخ
آره. منم خیلی این حرفتو قبول دارم عزیزم توی این عصر تکنولوژی، واقعا هم همینه. ولی میدونی، یه سری از بچه ها هستن، مثلا این روستایی ها، شاید از این جور برنامه ها دور باشن ولی در کل، بچه های امروز و مخصصصصوصا دهه ی هشتادی ها، خییییییییلی شیطون و بازیگوش هستن و هزار ماشالا باهووووووش فدای تسنیمم بشم با اون توپ هاش حالا یه وقت خدای نکرده توپ رو شوت نکنه تو دروازه ی اونا؟! ممنونم دوست ِ خوبم بابت حرفای خوب و کامنت ِ جامع و کاملت. دشمنت شرمنده باشه.
🌙مامانِ چشمه بهشتى
9 آذر 92 1:42
وااااى چقدر خوشگله اون كرمه ... يادش بخير .... كاردستى ... رنگ و چسب و قيچى ...
•● Mah ●•
پاسخ
چشمات خوشگل میبینه. آره... هــــعـــی... یادش بخییییییییییییییر
تاابددونفره
9 آذر 92 1:43
سلاااااام به روي ماهت به چشمون سياهتخيلي مطلب شيريني بودرفتيم به دوران کودکيمن دوست داشتم سيندرلا باشمالبته آخراش. نه اولش با اون نامادري بدترکيبشواااي چه کاردستيه باحالي. اصلن نمياد جعبه تخم مرغ باشهنخيرم دخترش خوشگلتره
•● Mah ●•
پاسخ
سلااام گلم حالا کی گفته که چشمون ِ من سیاهه؟ آخییییییی... ناااازی... من تا جایی که یادمه، کتاب قصه دوست نداشتم، بیشتر شعر دوست داشتم. شعرهای هم قافیه و هم ردیف که زودتر حفظم بشه. از همون بچگی هم تنبل بودم. ایشششششش... حالا اگه خودت پسر بودی، حتما پسرش خوشگلتر بود. هان؟! مرسی که هنوز بیداری و هی بهم سر میزنی دوست جووونی...
مامانه کیاناوهانا
9 آذر 92 1:44
مرسی از مطلب قشنگتون هرچند که نظرات قبلیم رو تایید نکردید ولی خوب جالب بود براتون کامنت گذاشتم دوست داشتین تایید کنین
•● Mah ●•
پاسخ
خواهش میکنم. ممنون از حضورتون. جاااااااااانم؟!!! امکان نداره من کامنتی رو تایید نکنم!
مامانه کیاناوهانا
9 آذر 92 1:52
حالا چرا عصبانی شدی دوستم .........باورکن..........اگه اشکالی نداره لینکتون کنم اگه شما هم تمایل داشتین ما رو لینک کنین اشتی.........
•● Mah ●•
پاسخ
قهر و آشتی و عصبانیت نداریم که. جا خوردم یهوووو! باشه، الان میرسم خدمتتون.
تاابددونفره
9 آذر 92 2:09
ايشششششششش . نخيرم چون که دخترش گل سر داره ولي پسرش کچله
•● Mah ●•
پاسخ
یعنی هر کی کچل ِ، زشته؟ شوخی کرده بودم جیگرررررر... آره والا. واقعیتش هم همینه. منم مُنکرش نیستم.
سمانه مامان ستایش
9 آذر 92 2:48
درون؟مشکوک میزنی دوست جون با موبایلم،بعدا بازم میام
•● Mah ●•
پاسخ
شد من یه بار آیکون ِ رو بذارم و تو به من مشکوک نشی؟ لطف میکنی تو
آزاده
9 آذر 92 8:40
ممنون از مطلب مفیدت چه کاردستی جالبی حتما برا کودک درونت درست کن
•● Mah ●•
پاسخ
ممنون از حضورت دوست ِ خوبم حتـــما!
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
9 آذر 92 9:13
به بهههههههههههههههه چه عکسِ خوشگلیه این نی نی ِ تپلِ استقلالی ناخودآگاه وارد بحث ِ فوتبال شدیم مثل همیشه مفید بود چه کاردستی ِ خوشگلی فرقِ دختر و پسر بودنش توی گیر سریه که برای دختره گذاشتن همین بر زیباییی نی نی دختر ِافزوده شده
•● Mah ●•
پاسخ
هاااان؟! باورت میشه من به رنگ ِ پیرهن این بچه دقت نکرده بودم تا الان که گفتی؟ عززززززززیزم...ممنونم که همیشه میای و کامنت خوشگل واسم میذاری دوست جونی. آره دیگههههههههه! ببین یه گل سر، چه ها که نمیکنه!
مادر کوثر
9 آذر 92 9:28
سلام خواهری بازم یه مطلب خوب دیگه کاردستیشو دوست داشتم اتفاقا ما یه شونه تخم مرغ داشتیم که با کوثر اینقدر روش پا گذاشتیم تا له بشه و راحت توی سطل آشغال جا بشه یهو دلم خواست بیای خونمون. نمیای خونمون؟
•● Mah ●•
پاسخ
سلام تک ِ من! مــــــــــرسی از تشویقت هان؟! لـِـه!؟ خخخخخخخخخخخ مثه جعبه ی دستمال کاغذی! وای ممنونم گلم ، امروز نمیتونم. ببخش منو.
مامان نیایش
9 آذر 92 11:11
نی نی داری؟
•● Mah ●•
پاسخ
آره. الان تو هفته ی هشتم هستم.
مامان نیایش
9 آذر 92 11:12
خیلی جالب بود و استفاده کردم ممنون از مطالب مفیدی که میذاری عزیزم کاردستی هم خیلی با حال بود به قول خودت سالم و خوشششششششگل باشه دختر و پسر که مهم نیس
•● Mah ●•
پاسخ
خوشحالم که استفاده کردی عزیزم آره واقعا. دققققققققیقا!
محبوبه مامان الینا
9 آذر 92 11:56
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به دوست سحر خیز خودم دوست جون جونی امروز بازرس داریم از ترس دارم کللللللللللی کار میکنم بعدا میام پیشت
•● Mah ●•
پاسخ
سلااااااااااااااااام عززززززززززیزم ممنوووووووووووووون... بازرس؟!!! مــرسی جیگر...
خواهر فرناز
9 آذر 92 12:42
تو چرا این قدر مطلب برای بچه دارا میذاری؟مگه بچه داری یا قصدشا داری ای بابا از دست تو الان خیلی ناراحت وعصبیمخوب چیه عصبانیم دیگه این مطلبات به درد من نمیخوره خوب یه چیزی بذار به درد خودمون بخوره از اون غذاهای خوشمزه بذار یا مثل یه سری رفته بودی وبلاگ نوعروس جاکفشی گذاشتی از اونا بذاروگرنه باهات قهر میشم قهر قهر قهر میشما میذاری یا قهر کنم؟هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان؟ آفرین دخمل خوب ممنون به حرف دوستت گوش دادی بابایی خیلی هویج دوست داره عاشق مربای هویجه برای همین خیلی خوشش اومده بود وگرنه میشناسمش اگه خوشش نمیاومد وبرای دل من بود فقط یکیشا میخورد میگم مامانم میگه خیلی شیرین شده البته نه شیبرینیش اندازه بود ولی چون پودر نارگیل نداشتم تو شکر غلطوندمش بعد فرناز میگه تلخه من مامان بابا همسایه ها الکی میگفت دیگه برای اینکه نخورتش دستورشا از تو نت برداشتم اما توش زنجفیل نداشت ما کلا زنجفیل نداریم تو خونمون اصلا مصرف نمیکنیم
•● Mah ●•
پاسخ
واااااااااااااااا مثه اینکه اینجا نی نی وبلاگه هااااااااااااااااااا! پــَ نــَ پــَ ... میخوای همش خوراکی بذارم تا ح*ذ*ف شم خدای نکرده؟ آهان. باز همونم خوبه. یکی از اعضای خانواده هم که دستپخت آدمو بخوره و استقبال کنه از غذای جدید، خودش خیییییییلیه! هااان؟!!! آخه کی اینجور چیزا رو تو شکر میغلطونه؟!!! از دست ِ تو با این کارات. دیگه هیچ وقت چیز ِ جدید رو با عجله درست نکن. از من به تو نصیحت خب معمولا از پودر هل و زنجبیل توی شیرینی ها استفاده میکنن. خییییییلی کم البته. من به توپک ِ هویجیم، خیلی خیلی کم زنجبیل زدم و در حد سه قطره هم عرق ِ هل ریختم. زنجبیل واسه یه وقتایی بد نیست. مثلا وقتی عـ*ـادت ِ مـ*ـاهـ*ـانـ*ـه میشی، بریز تو چای و بخور. طعبش گرمه. از دارچین هم گرمتر.
خواهر فرناز
9 آذر 92 12:44
به من میخندی هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چیه خوب بذار ما هم یه بار کفش اسکیت بپوشیم بریم پارک رو پسرا را کم کنیم فقط باید یه جرثقیل ببرم دنبالم خوب کسی نمیتوانه منو بغل کنه وهوام را داشته باشه تا نیفتم
•● Mah ●•
پاسخ
خووو خودت خندیدی که منم خندیدم دیگههههه جرثقـــــــیل؟!!! بابا دیگه تا این حد که نیستییییییییییی! از دست ِ تو با این حرفات...
خواهر فرناز
9 آذر 92 12:44
افرین به تو منتظر کاردستی زیبات هستیم
•● Mah ●•
پاسخ
مرسی حالا من یه چیزی گفتم، کووو تا عمل؟!
مامي كيانا
9 آذر 92 12:46
هفته هشتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ني ني داري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا زودتر نگفتي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بيا زودتر جوابمو بده پس بگو دختر يا پسر فرقي نداره زودتر منتظرم
•● Mah ●•
پاسخ
آرههههههههههههههه تازه، سه قلو دارم حس میکنم هر دوش هم دخمل ِ! منتظر ِ چی هستی؟!
مامي كيانا
9 آذر 92 12:47
كودك و قصه رو بيخيال بعدا درباره ش نظر ميدم منتظرمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا واي ني ني فكرشو بكن
•● Mah ●•
پاسخ
وای جون ِ من بیخیال شو... الکی فکرشو نکن. هیچ خبری نیست!
مامي كيانا
9 آذر 92 12:51
اين آيكون رو گذاشتي يعني اينكه دروغ گفتييييييييييييييي منو سركار گذاشتي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ اين هم آخر و عاقبت خوندن كامنتها ايششششششششششش اصلا از اين كارها نميكردم ها اولين بارم بود
•● Mah ●•
پاسخ
پـَ نه پــَ میخواستی جدی گفته باشم؟! ایششش... خوشم نمیاد. حالا واسه یه بار ،خوندن ِ کامنت های دیگران هم بد نیست. نه؟!
تا ابددونفره
9 آذر 92 12:52
سلاااااااااااااام به دوست شب زنده دار و سحر خیز خودممرسی که امروز بیدارم کردی عزیزم.کلی انرژی گرفتم
•● Mah ●•
پاسخ
سلاااااااااام گلممممممممممممم خسته ی کلاس نباشییییییییییییییییییییییییییی وااای شرمنده میفرمایی منم از داشتنت و بودنت، انرژی میگیرمممممممممممممم
مامي كيانا
9 آذر 92 12:55
درباره كودك و قصه جونم بگه براتون من هر وقت ميخوام واسه كيانا كتاب بگيرم به نويسنده ش خيلي اهميت ميدم جديدا براش سروش كودكان ميگيرم خيلي دوست داره يادش بخير خودم هم يك آرشيو بزرگ از كيهان بچه ها داشتم
•● Mah ●•
پاسخ
جونت بی بلا. آفرین... آره خب. انتشارات و نویسنده یا شاعر کتاب های بچه ها، خییییییییلی مهمه
مامي كيانا
9 آذر 92 12:57
كاردستي هم خوشگل بود اصلا دختر و پسر هم داره دختر وقتي مامانش مريض ميشه ازش پرستاري ميكنه مثل كيانا قربونش برم
•● Mah ●•
پاسخ
آره خب. دقیقا منم عین ِ شما فکر میکنم و مطمئناً دخمل خییییییلی بهتره. وای آفرین به این دخمل ِ خوب.
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
9 آذر 92 13:45
البته ببخشید دیگه نه فکر کنین ما کامنت دیگرانو میخونیم هااااااا البته هم یه پیشنهادِ هم یه راهنمایی جعبه های خالی شونه تخم مرغ واقعا خیلی هم جاگیر هستن هم سفت و محکم من همیشه اینا رو میزارم زیر شیر ظرفشویی تا خوب خیس بخوره بعد خیلی راحت میزارمش توی پلاستیک زباله
•● Mah ●•
پاسخ
ههههه نه بابا، عمرا اگه فکر کنم که اهل ِ مطالعه ی کامنت ِ سایرین هستین. واااااااااااای... چه جالبببببببببببببب تـــــــــــــــــک خواهری... با شماستاااااااااااااااااااااا
خواهرفرناز
9 آذر 92 15:55
چرا نظرما تاییدنمیکنی؟همون نظرمیگم
•● Mah ●•
پاسخ
نفسم بُرید بابا... ماششششششششششالا خیلی طویل هستش.
خواهرفرناز
9 آذر 92 16:01
یعنی چی؟ یعنی من دستپختم بده هاااااااااااااااان
•● Mah ●•
پاسخ
وااای چرا گریه میکنی؟! مگه نمیدونی من نسبت به اشک خیییییییییییلی حساسم... نکن... گریه نکن دختر. اینقدر با دل ِ من بازی نکن. خوووو خودت گفته بودی که هر وقت یه چیزی درست میکنی، همه میگن، ایندفعه چی درست کردی و از این جور حرفا. میگی یعنی اصلاح کنم پاسخ ِ کامنت ِ قبلیت را آیا؟
خواهرفرناز
9 آذر 92 16:10
اذیتم میکنند چون من عاشق چیزای جدیدم اونا نه کلی این طوری سربه سرم میذارند
•● Mah ●•
پاسخ
پس معلومه که خییییییییییییییییلی دوستت دارن.
خواهرفرناز
9 آذر 92 16:12
شاید یه روز گذاشتم
•● Mah ●•
پاسخ
چیو؟
خواهرفرناز
9 آذر 92 17:44
Hamin aziat kardanashuna
•● Mah ●•
پاسخ
آهان، از اون لحاظ...
نسرین مامان آنوشا
9 آذر 92 20:44
سلام عزیزم مطلبت عالی بود اتفاقا منم دارم یه کتاب میخونم به اسم قصه گویی و نمایش خلاق این مطالب کمکم کرد کاردستی خیلی خوشگلی بود منم حتما درستش میکنم واسه کودک درونم ولی به اسم اینکه واسه دخترمه!!
•● Mah ●•
پاسخ
سلام عزیزم، چه جالب شده پس. آره دیگهههههه، حتما. به نام بچه، به کام مادر! عکسش هم بذار...
تاابددونفره
9 آذر 92 23:25
•● Mah ●•
پاسخ
...
محبوبه مامان الینا
10 آذر 92 7:30
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به دوست عزیزم و صبح بخیردیروز خیلی سرم شلوغ بود نتونستم بهت سر بزنم امروز اومدم جبران کنم بابت مطلبت مفیدت ممنون الینا هم خیلی غرق شخصیتهای کارتونی و کتابها میشه و همیشه از زبون اونا با من صحبت میکنه منم دوست دارم و نقش مقابل رو ایفا میکنم . دیشب الینا دودو (یه میمون باهوش تو یه کارتون) بود و من مامانش جات خالی زندگی ِ میمونی ِ باحالی داشتیم و کلی بهمون خوش گذشت اون کاردستیه چه خوشجله راستی امروز هم مدیر امورمون از تهران اومده و کلی باید آمار تهیه کنم اما تا بتونم زنگ تفریحا میام بهت سر میزنم رفیق
•● Mah ●•
پاسخ
سلاااام عزیزم... صبح ِ شما هم بخیییییر خسته ِ دیروز نباشی... واییی ممنون که اینقدر خووووووبی ممنون که هستییییییییی خووو چیکار کنیم... بس که دوست داشتنی هستی، آدم هی دلش میخواد بیاد وبلاگت ههههههههه میمووووووووون از دست ِ شما مامان های شیطوووون اوه اوه... پس امروز هم ، اشکال نداره. من میشناسمت دوست ِ گلم. از پسش برمیای بسیییییی راحت.
محبوبه مامان الینا
10 آذر 92 8:07
خصوصی
•● Mah ●•
پاسخ
ملسی دوس جونی
مادر کوثر
10 آذر 92 10:03
سلام سلام لطفا به سایت ما هم تشریف بیارید
•● Mah ●•
پاسخ
سلام به روی ِ ماهت ... سلام به روی ِ ماهت آوووو...مقسی مادام...
🌙مامانِ چشمه بهشتى
10 آذر 92 11:50
يه دقه بيا خصوصى يه چيزى بهت بگم ....
•● Mah ●•
پاسخ
به قول ِ شما: پخخخخخخخخخخ
تا ابددونفره
10 آذر 92 12:04
$$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$______$$$$$_______$$$$$______$$ $$____$$$$$$$$$___$$$$$$$$$____$$ $$___$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$___$$ $$___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$___$$ $$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$$___________$$ $$____________$$$$$____________$$ $$_____________$$$_____________$$ $$______________$______________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$___$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$___$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$$_______$$$$$$_____$$ $$______$$$$$$_____$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$
•● Mah ●•
پاسخ
وااااااااااااااااای مرسسسسسسسسسسسسسسسسی اولین بار ِ که از این شکل های آماده واسم میذاری نسترن جووووووونم خیلی قشنگه. ممــــــنون
نیلوفرآبی
10 آذر 92 12:54
متن رو میام سر فرصت میخونم اما کاردستیه خیلی خوشگله .. حتما درستش کن !
•● Mah ●•
پاسخ
ممنونم از حضورت فریده جونم چشم...
محبوبه مامان الینا
10 آذر 92 12:57
کجایی دوست جونی؟
•● Mah ●•
پاسخ
خوصوصیتو بـــــِچــِـک!
🌙مامانِ چشمه بهشتى
10 آذر 92 13:19
آخخخخخخى .... چقدر زود گذشت ... انگار همين ديروز بود .... خيلى قشنگ خاطره اش توى ذهنمه ... يه روز صبح رفتم وبلاگ خواهريت ... واااى ياد خواهرتم بخير ... با پستاى صبحگاهيش ، عاشق بود خودشم كه بود ... خلاصه رفتم اونجا و ديدم نوشته وبلاگ خواهرم همين روزا افتتاح ميشه ... البته آخراى آذر بود نزديك تولدت ... ميبينى چقدر زود گذشت ... منم همون موقع اولين بار اومدم اينجا ... وقتى هنوز پستى نذاشته بودى و فقط پست ثابت بود ... يادش بخير ... بذار يه سر برم پست اولت رو ببينم ... چند روز مونده تا يك ساله شدن وبلاگت
•● Mah ●•
پاسخ
ای جاااااانم.. دوست ِ مهربوووووونم ممنون از این یادآوریت ممنون از این مرور ِ زیبای خاطرات نزدیک به یکسال از دوستیمون داره میگذره آره دیگه. هنوزم عاشق ِ اینه ... آره... ولی الان شما اینی . چون شما یه چند ماهی، بزرگتری دقیقا یادمه. اون پست ِ ثابت رو... مهـــــــــــــــربون مــــــرسی... از خوندن ِ کامنتت، هم این، هم اونی که توی پست "رازهایی درباره مردان" گذاشتی، لذت بردم عزیزمی...
مامان ترنم
10 آذر 92 13:45
ترنم عاشق كتابه. درست موقع خواب كه ميشه كتابها رو مياره كه براش بخونم . گاهي اينقدر بايد بخونم كه آخرش اين شكلي مي‌شم.
•● Mah ●•
پاسخ
حالا موهاتو چرا میکــَـنی خواهر؟ عزززززززززیزم.. خیلی خندیدم وای فدای ِ این وروجک خانومی ِ شیطون
محبوبه مامان الینا
10 آذر 92 16:40
دمی عدس کلم هویج! کاش عکس این دمی عدسکلم هویج رو میزاشتی خیلی باحالی بخدا کلللللللللللللی منو خندوندی دوست جونی شما هر چی بپزی خوشمزه و عشقه حالا با عدس یا بی عدس همسری ت؟! ای جان هر چی میدی بخورن با مظلومیت قبول میکنه و به به چهچه میکنه وااااااااااااااااای هر کار میکنم نمیتونم جلوی خنده مو بگیرم دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم
•● Mah ●•
پاسخ
والا نمیدونستم قراره همچین سوژه ای ازش ساخته شه، وگرنه حتتتتما عکسشو میگرفتم. حالا جالب اینجاست چقدر هم خوشمزه بود و نبود عدس حس نمیشد... اولین بار بود درست میکردم. با ماست و سبزی، از همونایی که در جریانشی ، زدیم تو رگ. آره، وقتی خسته باشه، حواسش نیست، فقط میخوره. ولی امان از روزایی که سرحال خودشه و خسته نباشه، مثه جمعه ها ، حتی میپرسه چرا رنگ ماست اینقدر سفیده! خخخخخخخخخ دیگه خودت بانکی هستی و میدونی من چی میگم. من که خیییییییلیییی دوستت دارم گلممممممم
محبوبه مامان الینا
10 آذر 92 17:32
آره تو اوج خواب بودم زنگ زدن گفتن بیا آمار بده دیگه وقتی مدیران ارشد میان همه باید آماده باش باشیم دیگه البته الان دیگه دارم میرم کارم کلا 45 دقیقه طول کشید
•● Mah ●•
پاسخ
آخییییی پس حساااابی خسته نباشی حالا چه 5 ساعت، چه 45 دقیقه، باز همون اومدنش سخت بود که اومدی
نسرین مامان آنوشا
10 آذر 92 18:55
همینجوری سلام خوبی ؟خوشی دوستم؟ راستی اسم کوچیکت رو نمیدونم!
•● Mah ●•
پاسخ
سلام مهربووون دوست جونیه جدید والا کسی نمیدونه، فقط اجازه دارم بگم اول اسم منو همسری M هستش.
مامانی کسرا
10 آذر 92 20:45
کسرا تو تصوارتش فک میکنه پینوکیو ست!!!!!! به نظرت عادیه! من یکم نگرانشم به منم میگه پدر ژپتو
•● Mah ●•
پاسخ
چه باحال.... چی بگم والا؟!
خواهرفرناز
10 آذر 92 23:06
میخواستم اولین نفری باشم که امسال تولدت را تبریک میگه لطفا برای دریافت بوووس های پیش فروش تولد لپ خودتا بیار جلوووووو
•● Mah ●•
پاسخ
مرسییییی عززززیزم
تاابددونفره
11 آذر 92 1:23
دالي موشه
•● Mah ●•
پاسخ
دااااااااالییییییییییییییییییییییی
تاابددونفره
11 آذر 92 1:27
دارم مي کشم
•● Mah ●•
پاسخ
ای م*ع*ت*ا*د وبلاگی، چهره ت قابل تصور هستش ، همه رو نکش حالا، واسه بقیه دوستان وبلاگی هم بذار
مامان نیروانا
11 آذر 92 2:52
خوبیات همیشه یادمه عزیزم، ایشالا هر جا هستی شاد باشی دوست نازنینم. در لحظه ی صفر عاشقی، بعد از نیروانا همه ش یاد تو بودم دوستم.
•● Mah ●•
پاسخ
ممنونم ازت فریبا جونم دیشب خیییییییلی خییییییییلی زیاد دوست داشتم بیام خونه ی مجازی تون و تبریکمو اعلام کنم. ولی اینترنت قطع شده بود ممنونم گلمممممم تولدش مبارک مبارککککککککککککککککککککک
محبوبه مامان الینا
11 آذر 92 7:43
سلاااااااااااااااااااااااااااام صبح بخیر بانکی ها رو خوب اومدیمنم طی هفته اصلا حواسم به چیزی نیست اما جمعه ها در جریان هستی دیگهه حواسم جمع میشه و کلی غر میزنمواسه همین همسری منو میبره آشخانه یا خونه بابام اینا که یه نفس راحت بکشه
•● Mah ●•
پاسخ
سلام دوست ِ گلممممممممم صبح ِ شما هم بخیررررررر ای بابا از دست ِ شما بانکی ها... . بعله، دقیقا میدونم که چی میگییییی! خخخخخخ... از دست ِ you
بابای آندیاجون
11 آذر 92 7:55
سلام از مطالب جالبتون ممنونم خیلی خیلی خوب بود ان شالله یه نی نی خوشکل خدا بهتون هدیه بده ممنون که به وبلاگ دخترم سر زدید به امید روز محقق شدن آرزوتون ...............
•● Mah ●•
پاسخ
سلام. منم از حضورِ همیشگی، اما خاموش ِ شما ممنونم انشاءا...، سلامت باشین ممنون از دعای قشنگتون...
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
11 آذر 92 8:13
ممنون بهمون سر زدی
•● Mah ●•
پاسخ
خواهش میکنممممممم
تا ابددونفره
11 آذر 92 12:45
داره وسط هفته می شه
•● Mah ●•
پاسخ
خب بشه. به من چه؟! . . . . . انجمن ِ بیخیالان در آپ کردن ِ وبلاگ...
خواهر فرناز
11 آذر 92 12:53
محبوبه مامان الینا
11 آذر 92 12:59
•● Mah ●•
پاسخ
عـــــــــــــــــــــــــــــــــزیزم
تا ابددونفره
11 آذر 92 13:37
خب بشه هاااااباشه
•● Mah ●•
پاسخ
خووو وقتی سوژه ای نیست، چی بذارم؟ پست ِ آبکی هم خوشم نمیاد، بذارم.
محبوبه مامان الینا
11 آذر 92 13:38
عــــــــــــــــــــــــــــــزیزم منم همینطور خو به همین بهونه یه سفر با همسری تشریف بیارین اینجا خیییییییییییلی خوشحال میشم راستی تک خواهر رو یادتون نره بیارین با اون کوثر فسقلی ناناز
•● Mah ●•
پاسخ
گلمممممممم ممنون از اینهمه لطف و محبتت مهربوووون شما هم اومدی تهران، منو خبر کن. حتی اگه کار اداری داشته باشی و وقتت محدود باشه... خبرم کن. خودم میام پیشت.
فدایی طاها
11 آذر 92 16:46
سلام عزیزم ممنونم به وبلاگ پسرم اومدی نظر دادی انشاءالله نی نی خودت
•● Mah ●•
پاسخ
سلام خانومی... خواهش میکنممممم
تاابددونفره
12 آذر 92 0:18
از اين ابکي هاشبت قشنگ و رويايي عزيزم
•● Mah ●•
پاسخ
غذای جدیدی نپزیدم خووو عزیزمیییی... مرسیییی شبت آبنباتی...
مادر کوثر
12 آذر 92 7:56
سلام صبح بخیر جهت رفاه حال شما و بقیه دوستان صفحه اصلی سایت متحول گردید از این به بعد مطالب مورد توجه شما، نه فرار کرده و نه گم میشوند لطفا نظر خود را اعلام بفرمایید با تشکر مدیریت سایت بینظیر شبکه گسترده همیشه از این انتقادها بکنید چون مایه ی پیشرفت ماست
•● Mah ●•
پاسخ
سلام علیکم اِهم اِهم... من و جمع ِ کثیری از دوستان، بابت این لطف ِ شما، کمال ِ تشکر را داریم باشد که روزانه بیاییم پیشتون و هماره از مطالب ِ مفید ِ سایت ِ بینظیرتون لذت ببریم و استفاده کنیم... با تشکر پس منتظر ِ انتقاد ما باشید
محبوبه مامان الینا
12 آذر 92 8:57
سلااااااااااااااااااااااااااااااام روزت آبنباتی باد (پیرو کامنت نقاشی دوست مشترک عزیزمون)
•● Mah ●•
پاسخ
سلام عززززززززیزم هااان؟
mamanebaran
12 آذر 92 10:17
عزیزم مثل همیشه عالــــــــــــــــــــــــی بود آفرین به دوستِ خوشگل خودم که انقدر با حصوله این مطلبای آموزنده رو تو دسترس ما قرار میده ، واقعا برای زحمتی که میکشی برای جع آوری این اطلاعات ازت بی نهایت ممنونم . کادرستی بی نظیر بود ، احتمالا یه دونه خوشگلشو برای بارانم درست کنم خیلی خیلی عالــــــــــــــــــــــــــــی بود
•● Mah ●•
پاسخ
ممنوووووونم فاطمه جووووووووونم مرسی. خجالتم میدین... آخییییییییی... عزیززززززززززززززمممم... حتما
مامانه کیاناوهانا
12 آذر 92 11:01
خصوصی
•● Mah ●•
پاسخ
واقعا ممنونم عزیزم
اسماء♥مامانِ فسقل♥
12 آذر 92 11:56
•● Mah ●•
پاسخ
به بههههه خیر ِ مقدم خانوووووووومی خوش اومدیییییییییییییییییییییییییی
مادر کوثر
12 آذر 92 12:11
اول تایید نظرات بعد سرکشی تو سایت دیگران آخ که عاشقتم وبگذر
•● Mah ●•
پاسخ
یعنیاااااااااااااااااااا مردم از خندهههههههههههههههههههه خووو اونجوری که تو پشت ِ تلفن داشتی از سایت ِ بی نظیرت میگفتی، منم با کله اومدم پیشت. ولی مطمئن بودم که داری از وبگذر، آمارمو میگیییییییییییری خخخخخ... عاشقِ همین کاراتم
مادر کوثر
12 آذر 92 12:22
با آرزوی موفقیت شما در تایید نظرات ادامه بده عزیزم
مادر کوثر
12 آذر 92 12:24
خب دیگه نظرات من تایید شد و دیگه اینجا کاری ندارم خدافظ و روز خوش
•● Mah ●•
پاسخ
مـــرسی که اومدی... بای بای
مادر کوثر
12 آذر 92 12:26
آزاده الان تو سایت منه پنج شیش تا هم مطلب باز کرده فعلا بریم سراغ ناهار پخیدن
•● Mah ●•
پاسخ
بهش SMS دادم که نظرت چیه؟ خووو یه کامنتی هم واسه خواهری بذار دیگهههه بدرود
محبوبه مامان الینا
12 آذر 92 12:49
ما پست خوشمزه میخوایم خو!!! پرتوقع کردی ما رو
•● Mah ●•
پاسخ
چیزی ندارم خووو آره میدونم ، احتمالا شنبه آپ کنم. فعلا که مغزم کار نمیکنه واسه مطلب جدید.
محبوبه مامان الینا
12 آذر 92 13:41
خصوصی
•● Mah ●•
پاسخ
و اینجاست که توپ شما رو پرت میکنم تو زمین تک خواهری
تاابددونفره
12 آذر 92 14:02
سلاااااااااام ازديشب تا حالا چقدر دلم تنگ شده بوداديشب عين جنازه شده بودم بعد از مدتها زوود غش کردممرسي با بت پيام خيييييلي خوشگلت.صبح ديدمش و کلي انرزي گرفتم عزيزم
•● Mah ●•
پاسخ
آخییییییی، عزییییزم، سلام به روی ماهتتتتت خسته نباشی جنازه. دور از جونت عزیزم، جنازه چیه؟!!! خواهش میکنم گلم قابل شما و مهربونیات رو نداشت
🌙مامانِ چشمه بهشتى
12 آذر 92 15:27
سلام موبايلم رو گرفتم ..... گويا آدم شده ديگه ..!!!!
•● Mah ●•
پاسخ
سلااام عزیزم ههههه، خب خدا رو شکررررررر پس منتظر اس ام اس هام باش...
مامان پریسا
12 آذر 92 22:58
سلام گلم خوبی؟ مطلب خوبی بود. با توجه به این که این روزا این مبحث داغه روز شده این پست شما هم عالی بود.
•● Mah ●•
پاسخ
سلام عزیزم، تشکر خیلی ممنون که اومدی مریم خانوووومی جدی؟!
مامان پریسا
12 آذر 92 22:59
وای اون کاردستی هم عالی بود. من هم یادم میمونه که حتما واسه پریسا درستش کنم.
•● Mah ●•
پاسخ
آفرین به شما، مامانیه فعال
مامان پریسا
12 آذر 92 23:01
راستی ببخش که دیر بهت سر زدم. واسه ی اون پاسخ هم برای پست قبلی که نوشته بودید.... اخه خیلی تعجب کردم.و موندم که چی بگم.. به هر حال ممنون که بهمون سر میزنی.
•● Mah ●•
پاسخ
خواهش میکنم مریم جان توقعی نیست بخدا، هر وقت بتونی و بیای، خوشحال میشم جان؟ متوجه منظورتون نشدم.
تاابددونفره
13 آذر 92 0:01
منم اومدم شعر برات بخونم.چشمان سياه قربانت شوم خانت به کجاست مهمانت شومحال کردي
•● Mah ●•
پاسخ
واااای چه بامزهههه مرسییییییی
تاابددونفره
13 آذر 92 0:03
مي بينم که معني نامانوس رو گذاشتي
•● Mah ●•
پاسخ
همون لحظه که پرسیدی معنیشو، گذاشتم.
محبوبه مامان الینا
13 آذر 92 7:37
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام صبح بخیرامروز خیلی انرژی دارم . بگو چرا؟اون راه حله جواب داد و دیروز همسر کل خونه رو واسم تمییز اساسی با نظارت خودم کرد به این میگن جبروت و راه حل آخرش از فرط خستگی میگه از این به بد آب قطع شد همون غر بزنی بهتره دیگه راه حل نده تا اونا باشن منو مسخره کنن و بهم بخندن
•● Mah ●•
پاسخ
به بهههههههه گل ِ خوشبوی ِ مـــــــــن اینجا هوا بارانیست، آنجا را نمی دانم. ای وللللل یعنی من عاشق ِ اینجور کارای ِ خبیثانه م دستت درد نکنه. خعــــــــــــــــــــــــــلی کیف کردم. خخخخخخخخخخخ خب پسسسس... از این به بعد راحـــــــت غُـــر بزن. فدای ِ دوست ِ خانوم و تمیزم بشم که دوست نداره با کارای عقب افتاده بره بیرون و بیرون هم بهش نمیچسبه. عاشق ِ این اخلاقتم. آخه عین ِ خودمی.
خواهرفرناز
13 آذر 92 8:07
سلام صبح قشنگ بارونیت به خیر اصلا میدووی که عادت به خواندن کامنتها ندارم پس برم تو وب تک خواهری وتغییرات سایت را ببینم الان تحت تاثیر پلیس نامحسوس وبگذر زیر نظر7تک خواهریم سر وصدا نکن الان لو میریما نخند خوب راست میگم میفهمه دستمون تو یه کاسه است منتظر پست جدیدت هستیم
•● Mah ●•
پاسخ
سلام گلم. صبح ِ بارونی ِ شما هم بخییییر آره. آره. مطالب با دسته بندی ِ موضوع، چپ و راست صفحه سایت، قرار گرفتن. نخییییییییییر... اصلا هم دست ِ من توی کاسه ی تو نیست. ممنون از لطفت. ایشالا شنبه. اصلا حوصله ندارم. سوژه جدید هم ندارم.
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
13 آذر 92 10:29
چقدر مهربونـــــــــــــــی
•● Mah ●•
پاسخ
نه به اندازه ِ شما.
تا ابددونفره
13 آذر 92 12:12
اومدم یه چیزی بگمهیچی نمی گم ولش کن راستی سلاااااااااااام
•● Mah ●•
پاسخ
سلاااااام خانومیییییییییییییی حدس میزنم در مورد آپ کردن میخوای بگی؟! هان؟! ایشالا شنبه.
متین من
13 آذر 92 16:34
عالی بود استفاده کردم
مریم
13 آذر 92 19:20
خیلی عالی بووووووووووووووود....مرسی پرنیا خانم گیر داد که باید کاردستی و واسش درست کنم منم درست کردم ولی اینقد که بد درست کردم با هام قهر کردش
•● Mah ●•
پاسخ
خواهشششش میکنم جددددی؟! کاش عکسشو گرفته بودی، تا ما هم باهات قهر میکردیم.
مامان محمدرهام جون
13 آذر 92 19:54
•● Mah ●•
پاسخ
مرسی که اومدی سمانه جان.
تاابددونفره
13 آذر 92 21:04
•● Mah ●•
پاسخ
ای خبیییییییییث
تاابددونفره
14 آذر 92 21:56
حيفه نشه نودتا
•● Mah ●•
پاسخ
یعنی عاشق ِ این دقتتم... مــــرسی
هانیه
19 آذر 92 13:28
شکفتن همیشه در باور باغ نیست.در دلهایی است که به یاد هم جوانه می زنند.
•● Mah ●•
پاسخ
چه قشنگ ممنون عزیزم