آنیسا جونآنیسا جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

ღ فسـقِلی ما، آنیسا ღ

خواب کودکان

1392/2/27 19:27
نویسنده : •● Mah ●•
421 بازدید
اشتراک گذاری

 


خواب کودک و هر چه به آن مربوط می شود، از خواباندن او و بیداری های شبانه دوران نوزادی گرفته تا به رختخواب فرستادن کودکان بازیگوش در سن دبستان، یکی از مشغله های همیشگی ذهن پدر و مادرها و پرستاران کودک است.

niniweblog.com

 

 یک کودک از تولّد تا پایان نوجوانی به چه میزان خواب در شبانه روز نیاز دارد؟

 

در ۱ تا ۴ هفتگی:

نوزادان معمولا ۱۵ تا ۱۸ ساعت در روز می‌خوابند، اما فقط در یک دوره کوتاه ۲ تا ۴ هفته‌ای. نوزادان نارس بیشتر می‌خوابند و نوزادانی که قولنج می‌کنند کمتر. از آنجا که نوازادان هنوز ساعت بیولوژیکی داخلی ندارند، الگوهای خوابشان با چرخه روز و شب هماهنگ نیست. در حقیقت آن ها اصلا از الگوی خواب خاصی پیروی نمی‌کنند.

niniweblog.com

 ا تا ۴ ماهگی:

در سن ۶ هفتگی نوزاد شروع به هماهنگ کردن ساعت بیولوژیک بدن خود می‌کند و شما پیدایش الگوهای منظم خواب را در او خواهید دید. در این زمان، کودک چند بار در شبانه روز و هر بار بین ۴ تا ۶ ساعت می خوابد و  کم کم سردرگمی ‌بین روز و شب پایان می پذیرد.

niniweblog.com

۴ تا ۱۲ ماهگی:

در حالی که میزان خواب بهینه در این سن ۱۵ ساعت در شبانه روز است، بیشتر نوزادان تا ۱۱ ماهگی فقط در حدود ۱۲ ساعت در روز می‌خوابند. ایجاد یک الگوی خواب مناسب برای کودک، در این زمان، باید از هدف های اصلی پدر و مادرها باشد. هر قدر که نوزاد بزرگ‌تر می‌شود اجتماعی ‌تر خواهد شد و الگوی خوابش نیز به بزرگسالان شبیه تر می‌شود.

نوزادان معمولا در طول روز، ۳ بار چرت می‌ زنند که این تعداد در ۶ ماهگی به ۲ بار در روز کاهش مییابد. در این سن یا کمی زودتر، کودک می‌تواند تمام طول شب را بخوابد. ایجاد الگوی زمانی مناسب برای چرت زدن کودک را باید به زمانی که ساعت بیولوژیکی او کامل شده موکول کنید. چرت صبحگاهی کودک معمولا در ساعت ۹ صبح است و یک ساعت طول می‌کشد. چرت بعدازظهر او بین ساعت ۱۲ تا ۲ است و یک تا دو ساعت طول می‌کشد و آخرین چرت او بین ساعت ۳ تا ۵ بعدازظهر است.

niniweblog.com

 ۱ تا ۳ سالگی:

در سن یک سالگی و بین ۱۸ تا ۲۱ ماهگی کودک دیگر صبح‌ها چرت نمی‌ زند و فقط یک بار در طول روز می خوابد. کودکان نو پا به ۱۴ ساعت خواب در شبانه ‌روز نیاز دارند، اما معمولا فقط نزدیک به ۱۰ ساعت می‌خوابند.

بیشتر کودکان هنوز در ۲۱ تا ۳۶ ماهگی به خواب نیمروز نیاز دارند که مدت آن بین ۱ تا ۳/۵ ساعت تغییر می کند. آن ها معمولاْ بین ساعت ۷ تا ۹ شب به تخت می‌روند و بین ساعت ۶ تا ۸ صبح بیدار می‌شوند.

niniweblog.com

۳ تا ۶ سالگی:

کودکان در این سن هم، بین ساعت ۷ تا ۹ شب به تخت می‌روند و بین ساعت ۶ تا ۸ صبح بیدار می‌شوند. در ۳ سالگی هنوز بیشتر کودکان در نیمروز استراحت می کنند. در حالی که در ۵ سالگی کمتر این کار را انجام می‌ دهند و  خواب نیمروزی کوتاه تر می‌شود. معمولا کودک بعد از ۳ سالگی نباید هنوز دچار بی‌نظمی ‌در خواب باشد.

niniweblog.com

۷ تا ۱۲ سالگی:

در این سن با افزایش روابط اجتماعی، مدرسه و فعالیت های خانوادگی، ساعت خواب شبانه کودک دیرتر می‌شود، اما هنوز هم برخی کودکان در این سن ساعت ۹ شب می‌خوابند. اما بیشتر آن ها بین ساعت ۷:۳۰ تا ۱۰ شب به رختخواب می روند. اگر چه کودکان در این سن به ۹ تا ۱۲ ساعت خواب شبانه روز نیاز دارند، میانگین خواب آن ها فقط  ۹ ساعت است.

niniweblog.com

۱۲ تا ۱۸ سالگی:

خواب مناسب به همان اندازه ی دوران کودکی، برای سلامتی نوجوانان هم لازم است. کارشناسان دریافته‌ اند که ممکن است نوجوانان بیشتر از زمان کودکی شان بخوابند. اگر چه فشارهای اجتماعی در این سن، مانع از خوب خوابیدن نوجوانان می‌شود، بدن آن ها به ۶ تا ۸ ساعت خواب در شبانه روز نیاز دارد.

* منبع: سایت جام جم


http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(19).gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (43)

بابای آینده یه فسقِلی
27 اردیبهشت 92 19:41
بالای 18 سال چطور؟




بالای 18 سال، هر ساعتی رو گیر بیارن، می خوابن. مگه نه؟!
زهـــرا مامان فنچی
27 اردیبهشت 92 19:57
خب من خودم رو تو رنج 18 میبینم ولی به نظرم بیشتر نیازه !!!
10 ساعت واسه من کافی .منظورم از کافیه یعنی حداقل !! یه موقع فکر نکنی تنبلم ها !! نه من تنبل نیستم اما همسری بهم میگه تنبل خان
شما که فکر نکنم خواب داشته باشی همش آنلاینی و وبلاگت رو به روز میکنی

هههه... آخه تو چقدر با نمکی
حالا ما حرف همسریت رو قبول کنیم یا نه؟!
راستش من هم خوب می خوابم، اما فقط شب تا صبح ،منظورم اینه که اهل عصر خوابیدن نیستم. تقریبا 8 ساعت خواب بسمه
مامان پرنيا
27 اردیبهشت 92 20:27
مرسي به خاطر مطلب مفيدتون

خواهش می کنم، خوش اومدین.
♥ نیم وجبی ♥
27 اردیبهشت 92 20:28
سلام دوست خوبم
با دو پست جدید به روزم ..

سلام نیکو جان، ممنون از دعوتت
قبل از حضور شما به اینجا، من رسیده بودم خدمتتون
مامان تسنيم سادات
27 اردیبهشت 92 22:40
سلااااااااام جالب بود ....
پس بگو تسنيم ديگه علاقه اى به خواب بعداز ظهر نداره نگو بچه ام اصولى عمل مى كنه
ولى الان كه دقت كنى ميبينى كمتر بچه اى مثلا توى سن تسنيم ٩ شب مى ره مى خوابه ...!
حالا تسنيم و كوثر استثنا هستند به نظرم
معمولا الان بچه ها با مامان و باباها مى خوابند ساعت ١١ ، ١٢ اينا....
تو دور و بريهاى من كه اين مدلين بچه ها ى فاميل
تازه همه هم به من مى گن چرا تسنيم رو زود مى خوابونى اينقدر خودتون شبا جايى نمى تونيد بريد و از اين حرفا...
ولى به نظرم خواب به موقع شب براى بچه ها خيلى لازمه

به به، خانومی خوش اومدی
ممنون که خوندی عزیزم، آره من هم دوست ندارم نی نی شب زود بخوابه و صبح زود رو اعصاب باشه و بیاد مامانی شو از خواب بیدار کنه واسه صبحونه، دستشویی و اینا ...
بچه باید با مامانش بخوابه، با مامانش هم بیدار بشه، حتی دیرتر هم بیدار بشه... دیگه عالی میشه، نه؟!
البته حق باشماست ها، بالاخره شما تجربه دارین و...
مامان تسنيم سادات
27 اردیبهشت 92 23:43
مى بينم كه همه رو هم حفظى ...!

دیگه دیگه ...
مامان تسنيم سادات
27 اردیبهشت 92 23:50
پس الان آنى .....
اى بلااااااااا

شما هم آنی، اما آف نشون میده شما رو واسه من.
مامان سيد محمد سپهر
28 اردیبهشت 92 8:35
عزيزم انرژي مي گيرم از تشويق گرمت...ممنونم
معتقدم بچه هاي 5 ساله مثل گل پسري من بايد 8 تا 10 ساعت سير بخوابن..چون زماني كه بيدارن همه انرژي شون را تخليه مي كنن..حالا مامان اگه يكي دو ساعت كمتر بخوابه اشكال نداره...خب كي بايد به همه امور مثلا برسه؟!

خواهش می کنم زهره جان، بله شما درست میفرمایین.
مامان های بیچاره هم توی طول روز کلی کار دارن و باید خواب کافی داشته باشن
زهـــرا مامان فنچی
28 اردیبهشت 92 8:52
اگه من عصر بخوابم که بیچاره میشم !یعنی خوابم کلا بهم میریزه و اصلا خوابم نمیبره همون خواب شب برام کافیه

حالا باز خدا رو شکر،

مادر کوثر
28 اردیبهشت 92 8:58


آفرین عزیزم. جالب بود


عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزیزمی تــــــــــــــــــــــــــــک خواهری
مامان سونیا
28 اردیبهشت 92 9:24
والا ما که از دخترمون 5 یا 6 ساعت خواب اونم توی روز در سن زیر یک سال و شش ماهگی ندیدم شبها که تا صبح بچم نگهبانی میداد یه وقت دزد نیاد خونمون البته نگهبانیش با صدای بلند بود من هم مجبور بودم نگهبانی بدم بعد یک سال و نیمگی تازه خواب شبش شد شش هفت ساعت خدا قسمت نکنه پدرم در اومد از بس شب تا صبح نشستم

به روزیم

آخــــــــــــــــــــــی ...
ولی نگهبانی رو خیلی بامزه گفتید ، چشم می رسم خدمتتون
مامان تسنيم سادات
28 اردیبهشت 92 9:31
چه با مزه همه از بچه هاشون مى گن .....
مثل خودم...


آره، تبادل تجــــــــــــربه خیلی خوبه.


مادر کوثر
28 اردیبهشت 92 9:43
از خدا که پنهون نی

از شما و بقیه چه پنهون که من یک راست رفتم سراغ سن 3 تا 6 سالگی

میخواستم بدونم خواب دخترم درسته؟!

خیلی باحال گفتی.
خب من از عمد اینجوریش کردم، تا هر کی رده سنی نی نی خودشو بخونه جهت ِ تسریع در خواندن مطلب و تلف نکردن وقت.
مادر کوثر
28 اردیبهشت 92 9:52




(الویه)


مامي كيانا
28 اردیبهشت 92 9:55
به قول مامان كوثري ما هم همون اولش بيخيال بقيه سنين شديم يك راست رفتيم براي 3 تا 6 سال
كيانا هم تقريبا خوبه خوابهاي نيمروزش مدتيه كه كم كم داره حذف ميشه

پس آفرین به شما و کیانا و تک خواهری و خودم

ستاره زندگی
28 اردیبهشت 92 10:28
سلام
ستاره من که بین ساعت 9 تا10 شب دیگه خوابه،عروسی یا مهمونی یا هرکجا باشیم یه جای دنجی برای خودش گیر میاره و میخوابه
صبح هم سحر خیزه و الان که دیگه بزرگ شده خودش یه چیز هم میخوره


به به، سلام خانوم. خسته نباشی از درس و امتحان و اثاث کشی که در پیش داری
مرسی که اومدی و خووندی مطلبم رو ... ای ول به ستاره جون که خودش میره یه چیزی میخوره و میذاره مامانیش راحت بخوابه
چه همه ش، چه اینکه خودش میره یه چیزی می خوره
آزاده
28 اردیبهشت 92 10:47
این پسرای من که کلی کمتر از اونی که باید بخوابن، میخوابن

ولی باید برا مادربزرگا رو هم مینوشتی دیگه خب من نمیدونم چقدر باید بخُسبم؟

خدا حفظ کنه پسرای خوشملت رو خانومی
هههه... مادر بزرگ چرا؟! ، شکسته نفسی می فرمایید... شما تاج سری
شما هر وخت دوست داری بخُــسب، هر وخت دوست داشتی نخُــسب ...
مامان نیروانا
28 اردیبهشت 92 11:25
شدیداً آرزوی روزی رو دارم که نیروانا حدود ساعت 10 خودش بره رختخوابش و بی دردسر بخوابه!!!
خدا کنه اون روز از این آرزو پشیمون نشم. آخه خب خیلی وقتا مجبوری خیلی از برنامه های شبوه رو به این دلیل کم یا حذف کنی مثلاً مهمونیا، جشنها و ...


امیدوارم به آرزوت برسی عزیزم
اِ وا... خب حالا چی شد بالاخره؟! ، زود بخوابه یا دیر؟!!!
مامان تسنيم سادات
28 اردیبهشت 92 11:38
خوب منم مثل مامانى كوثر طلا صاف رفتم سر ٣ تا ٦ سال ....
ههههههه.....

قــــــــــــــــــــــــــــــــربون ِ تو برم من، ... جونم
مامان آرشيدا قند عسل
28 اردیبهشت 92 12:17
دستت درد نكند بسيار آموزنده بود فقط اينكه نميدانيم خودمان خوب ميخوابيم يا نه !!
خدا جون لطف بفرمائيد يه ني ني ترجيحاً خوشگل و تپل مپل بگذاريد بغل تك خاله جان بعد ما بياييم بپرسيم خواب ني نيشان خوب بوده است يا خير؟ بعد بعضي وقتها اينجوري باشند و بگويند تا صبح بيدار بوده ايم و ....

خواهش می کنم
اووووووووووووووووو ... کی میره این همه راه رو
هههههههه ... خیلی باحال نوشتین ها
ممنون
محبوبه مامان الینا
28 اردیبهشت 92 12:38
والا ما امروز خوابمون میومد بدلایلی که مطالعه فرمودید اومدیم اینجا انرجی مثبت بیگیریم دیدیم اووووووووووووووووو چه خبره خواب در خواااااااااااب پس با اجازه رفتیم واسه خوااااااااااب


خوشحالم که انرجــــی مثبت گرفتی ، اینجوری که شما نوشتی، من هم شدم.
محبوبه مامان الینا
28 اردیبهشت 92 12:39
راستی اون گل های خوشگل و خوشبویی که واسم فرستاده بودی خیلی بهم فااااااااز داد دوست جون البت ما عاشق گلهای خانواده شب بو میباشیم اما خب قبول است

ای جووووووووووووونم ... من حاضرم هر روز صبح بیام و واست گل بفرستم.
البته شاخه ای 5000 تومن میشه ها! خوبه؟!
منم خیلیییییییییی گل شب بو رو دوست دارم. خیلییییییییی زیاد
مامان تسنيم سادات
28 اردیبهشت 92 13:30
كامنت ٥ صبحم بهت رسيد؟؟

5 نه و '5:28 ، آرهههههههههه ... خیلی خندیدم.
رها مامان راستین
28 اردیبهشت 92 18:08
سلام وبلاگ تون رو دیدم خوشحال میشم تبادل لینک کنیم

سلام خانومی، خوش اومدین.
می رسم خدمتتون
خواهر فرناز
28 اردیبهشت 92 18:37
سلام
دست گلت درد نکنه خیلی جالب بود
ای بابا میبینم که همه دلشون پره از بیخوابی
ممنون از آرزوی قشنگت
منم میگم الهی آمین

سلام فاطمه خانوم ، مرسی از حضورت ... و ممنون از آمین گفتنت

مامان تارا
28 اردیبهشت 92 20:04
سلام
برااااااااااااااااووو

دخملی من بعدازظهرا کارش نداشته باشی سه تا چهار ساعتو می خسبه ولی دیگه شبها تا منو نخوابونه خوابش نمیبره
سلااااااااااام، ممنوووووووووووووووووونم که اومدی رویا جان
آخـــــــــــــی الهــــــــــــــــی!
خدا حفظش کنه اون شاهدخت زیبا رو.
فرناز خاله آرسن جون
28 اردیبهشت 92 22:47
مادر نمونه میشی گلم
ای ول مطالب مفید میذاری

خجالتم نده ...
قـــــــــــــــــــــــــــــــربون ِ محبت و مهربونیت برم من خاله فرناز ِ بامعرفت
مامان ترنم
28 اردیبهشت 92 23:08
دختری ما که تا خ.ر.م سلطان رو نبینه تو رختخواب نمی ره.
ولی وقتی هم میِ خوابه دنیا رو اب ببره دختری رو خواب می بره و تحت هیچ شرایطی بیدار نمی شه.

آخــــــــــــی... چه وابسته
وااااااااااای ... خدا ... پس عین ِ خودمه، منم وقتی می خوابم، بمب هم بزنن کنار تخت، بیدار نمیشم! ، بیچاره آینده مون، شیر بخواد، باید صبر کنه تا صبح ...
مامان تسنيم سادات
28 اردیبهشت 92 23:17
وسط نماز يادم اومد خووووووب

عـــزیزم، خیلی باحالیییییییییییییییییییییی
متین من
29 اردیبهشت 92 1:22
ممنونم ازت بابات این پست خیلی خوب بود

خـــواهش می کنم بانو
مامان آرشيدا قند عسل
29 اردیبهشت 92 7:53
آقا ما به شما بسياررررررررررررررررر معتاد گشته ايم آيا اعتيادمان خطرناك است؟!!!!!!!!!

، چــــــــرا! اتفاقا خیلی هم خطرناکه، خییییییییلی زیاد
عـــــــــــــــــــــــــزیزم، مرسی که همیشه میای و با کامنت های باحالت منو می خندونی
مادر کوثر
29 اردیبهشت 92 9:47


سلام صبح بخیر

دیگه نمیای اینجا و برامون چیزای خوشمزه بیاری؟



بوس بوسی

به به، صبح بخیر، میبینم که هر سه تایی اول صبحی اومدین اینجا
با زحمت ها خانوووووووومی
ههههه... خودم هوس همون چیز خوشمزه ی دیروزی کردم
عجب تنبلی ام من

*چیز خوشمزه = الویه
مامان آرشيدا قند عسل
29 اردیبهشت 92 12:11
قرررررررررررررررررررررربووووووووووووونتتتتتتتتتت

خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــواهش می کنم
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
29 اردیبهشت 92 14:24
سلام بر تک خاله ، تک زن عمو و خلاصه مامان آینده فسقلی خودمون ممنون بهمون سر زدی این چند روز خیلی حالم بد بود نتونستم بهت سر بزنم شرمنده مطلبت خیلی مفید بود

سلام م خانومی، خواهش می کنم ، مرسی که اومدی ...
امیدوارم هر چه زودتر رفع کسالت بشه و خوب ِ خوب بشی
دشمنت شرمنده باشه
مادر کوثر
29 اردیبهشت 92 14:50


داری مخشاتو میبینیسی؟!

کوثر همش دفترچه ها رو خط خطی میکنه و میگه دارم میبینیسم

بعدش میخواست بگه: نوشتم ولی گفت: نِبِسیدم

مخــــــش!!! ، نخـــاشی
بذار ببینم ، به ق میگه: خ! یعنی به قندون میگه: خندون؟!

جیــــــــــــــــــــــگر خاله
مامان آرشيدا قند عسل
29 اردیبهشت 92 15:07
مرسي عزيزم بخاطر راهنماييت!

فدای شما
مامان سيد محمد سپهر
29 اردیبهشت 92 15:38
هم براي عرض ارادت متقفابل هم
حتما بيان باغ پرنده هاي لويزان.. تماشا داره..

اووو... ممنونم زهره جان
رسیدم خدمتتون
مامان سيد محمد سپهر
29 اردیبهشت 92 16:59
عزيزم چي مي شد بگي شما هم اونجا هستي.


مامان سيد محمد سپهر
29 اردیبهشت 92 17:00
پچ پچ...


مامان سويل و اراز
31 اردیبهشت 92 1:38
سلام مامان فسقليه بي وفا تا من نيام نظر ننويسم تو نمياي باشه به هم ميرسيم
اين مطلبت خوب بود جواب سوالمو كه ميگفتم نكنه ارازي كم خواب باشه گرفتم حالا ميدونم اراز بيشتر از استانداردش ميخوابه مرسي مرسي

سلام شهره جان، باور کن همیشه بهت سر میزنم، منتها وقت کامنت گذاشتن رو نداشتم.
حتما میام پیشتون،
خب، خدا رو شکر که مطلبم مفید واقع شد واسه شما آفرین به آرازی.
مامان مرضیه
31 اردیبهشت 92 8:11
گاهی فکر میکنیم باید کاری بزرگ و شایسته برای دوستان و کسانی که دوستشان داریم انجام دهیم؛ ولی چون در توانمان نیست ، از خود ناامید و دلخور میشویم . ولی باید به نکته ای توجه کرد :

باران بزرگترین و زیباترین هدیه آسمان به زمین است ولی از قطرات کوچک و ناچیز آب تشکیل شده است .

تکرار باران گونه ی محبت هایِ بسیار بسیار کوچک ما در حق عزیزانمان ، چیزی از یک شاهکارِ بسیار بسیار بزرگ کم ندارد ...

جالب بود...، تشکر
مامان شايان و پرنيا
31 اردیبهشت 92 19:14
چه دخمل خوشگليه اين جيجيل خاله

هميشه به ددر

ممنونم... خوش اومدین
ستایش*مامان محمود
1 خرداد 92 1:58
مطالب رو چه خوب تفکیک کردیدا، ممنون
وای نه، اگه بچم ساعت9 شب بخوابه کله ی سحر سیخ بالا سرمونه. منم که عاشششق خواب

خواهش میکنم
ههههههههههههههههههههههه ، چه مامان ِ باحالی!