آنیسا جونآنیسا جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

ღ فسـقِلی ما، آنیسا ღ

بادمجان شکم پُـر

1392/5/25 1:08
نویسنده : •● Mah ●•
560 بازدید
اشتراک گذاری

پیرو اون صحبتی که داشتم در مورد ایده نگرفتنم از دیگران دروغگو، این سری دیگه ایده میده رو بیخیال شدم و مستقیم رفتم سراغ ِ کپی. شیطان

مطمئناً خیلی هاتون با سایت آشپزیهای مامانم آشنا هستین. بنظرم اکثر مطلب هاشون مفید و کاربردی هستن. دست ِ همگی شون درد نکنه، خصوصاً سپیده جان. قلب

حدودای دو سال پیش، یه شب خونه خواهر جونم بودم که همسایه از این بادمجون شکم پُـر واسشون آورد. من که خیییییییییییلی خوشم اومد. ولی از اونجایی که غرورم اجازه نمیداد، دستورش رو ازشون نگرفتم. عینک

ما داشتیم می ترکیدیم از فضولی که اینو چطوری درست می کنن؟! حالا عقلم هم نمیرسید یه سرچ کنم توی اینترنت ابرو، تا اینکه از سایت آشپزیهای مامانم کشفش کردم. زبان

 

* * * * * * * * * * 

مواد لازم:

بادمجان به تعداد نفرات * گوشت چرخ کرده * پیاز و سیر خرد شده * گوجه فرنگی رنده شده * قارچ ورقه شده * رب گوجه، روغن، نمک، زردچوبه و فلفل...

طرز تهیه:

بادمجان ها را بصورت راه راه پوست گرفته، در شکمشان یک قاچ بصورت عمودی زده. آن ها را به مدت 2 ساعت در آب نمک گذاشته تا تندی و تلخی ِ آن گرفته شود. آن ها را در روغن کم تا حدی سرخ میکنیم که نرم شوند.

پیاز و سیر ریز خرد شده را با گوشت و قارچ و کمی رب گوجه و زردچوبه و نمک و فلفل تفت میدهیم. (مواد داخل شکم بادمجان)

بادمجان های سرخ شده را کمی بعد از خنک شدن، از مواد آماده شده، در شکمشان میریزیم. در ظرفی نسبتاً گود، مخلوطی از گوجه فرنگی رنده شده، رب گوجه، روغن و 1 استکان آب جوش آماده میکنیم. (سُس)

بادمجان های شکم پُـر را به آرامی درون سُس قرار داده و اجازه می دهیم به مدّت 30 دقیقه با حرارت ملایم بپزند.

* در صورت تمایل، بجای قارچ از فلفل دلمه ریز خرد شده هم می توان استفاده کرد.

 

توصیه ایمنی:

قبل از طبخ این غذا، از اهالی ِ منزل نظرسنجی کرده تا همگی بتوانند از آن نوش جان کنند، نه اینکه مثل ِ همسری ِ ما، فقط مواد داخل شکم بادمجان را با نان بخورند و ضدحال بزنند. قهر نیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (43)

مامان تارا
25 مرداد 92 1:27
آخی از دوسال پیش تا الان رو دلت مونده بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدا بیامرزه پدر این وب آشپزی رو که نذاشت این جوون ناکام بمونه

آرههههههههه ...

الهی آمین

مرسی از کامنت ِ بلند بالاتون
مامان تارا
25 مرداد 92 1:30
قیافه اش که خوشمزه میزنه
حالا خداییش خوشمزه بود؟
تزئینات زیرش منو کشته

آره خداییش، حالا تعریف از خود نباشه، خوشمزه بود بخاطر سیرش بیشتر.

جاتون خالی
مامان تارا
25 مرداد 92 1:31
ای بابا از قدیم گفتم کم کم بنویس همیشه بنویس
اگه طولانی بشه که همون یکی میشه خوووووووو

باشه، ما کیفیت را به کمیت نمی فروشیم

دستتم درد نکنه عزیزم
مامان تارا
25 مرداد 92 1:38
یه بار من سیب زمینی آلمانی رو از این وب برداشتم و درست کردم و گذاشتم تو فر
مدت پختش 45 دقیقه بود
آقا ما منتظر شدیم...
الان میپزه
یه ساعته میپزه....
یه ساعت و نیمه....

فایده نداشت.... درش آوردم گذاشتم روی اجاق اونجا هم بیست دقیقه ای سرخش کردم...

آخرش هم زیر دندون خرچ خرچ میکرد

جلو همسری ضایع شدیم شددددددددددددددددید

چقدر باحاااال تعریف کردی رویا جون. ترکیدم از خنده...

شاید درجه فرتون کم بوده؟
تا ابددونفره
25 مرداد 92 1:39
سلام عزیزمخوشحالم که تند تند داری آپ می کنیخوب دوست مغرورم از خودم می پرسیدی من از اینا بلد بودمنکنه با منم آرههههههههههولی از اون گلا بلد نیستم کنارش بزارم با چی اونو درست کردیفقط مواد توشخوب اینجوری گوشت چرخ کرده خالی درست می کردی دیگه چرا این همه زحمتبرعکس همسری من که عشق بادمجونهبهر حال دست گلت درد نکنه

سلام عزیز دلم، و من هم ممنونم که شما همیشه میای و با کامنت های خوشگلت، منو به وجد میاری مهربووووووووووون

گل رو با خیار و قالب ِ قلبی، گلبرگ هاشو درآوردم، اون ساقه ش هم یه خلال ِ فلفل دلمه هستش. اون دایره سفید رنگ بین گلبرگ ها هم سس مایونزه

اتفاقا این هم بادمجون دوست داره ها، اما نه این غذا یه جورایی بادمجون رو آب پز میکنه، خیلی خوشش نیومد. بیشتر دوست داره کبابی باشه و ازش روغن بچکه حالا نیس خیییییییییلی هم لاغره
مامان تارا
25 مرداد 92 1:43
نه درجه فر خوب بود
فکر کنم سیب زمینی هامون آلمانی نبود... ایرانی بود

100%
متین مامی ایلیا
25 مرداد 92 2:09
چقدر خوشکل درست کردی

حالا خداییش خوشمزه هم بود؟


چشماتون خوشگل میبینه خانوووومی

به مزاج ِ من که خوش اومد

ببخشید، اون قسمت کامنت رو حذف کردم. آخه یه جوریه؟! خداییش ذهن ها رو درگیر میکنه. ایشالا هر چه سریعتر یه خبری ازش بشه و پیدا بشه.
به آدرس هایی که دادی سر میزنم، ممنونم که واسم توضیح دادی
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
25 مرداد 92 3:53
به به چه غذایی ، چه تزئین قشنگی شما که همیشه به خوش سلیقگی معروفی خانومی من که نخورده میگم خیلی خوشمزه بوده کلا من هر غذایی که با بادمجون درست شه رو خیلی دوست دارم دستت درد نکنه

مرسی منصوره جونم وااااااااا معروفم؟!!!

بابا دستت درد نکنه، کلی کیف کردم از حرفت

مــــــــرسی از لطفت خانووومی
زهرا مامان فنچی
25 مرداد 92 7:51
خیلی خوشگل شده عزیزم .مخصوصا گلی که با خیار درستیدی
، بنظرم اگه بادمجون از وسط نصف میکردی ----داخلشو خالی میکردی بعد مواد داخلی رو داخلش میریختی و پنیر پیتزا روش پخش میکردی وبعددددددش تو فر میذاشتی ، همسری بیشتر خوشش میومد . خخخخخ ما رو نیگاه چه تخصصانه به امور آشپزی میپردازیم

چشمات خوشگل میبینه.

آرههههههههه. اتفاقا توی گوگل سرچ کردم، عکس این مدلی که شما هم گفتین اومد، جالب به نظر میاد. دوست دارم که امتحانش کنم.
ستایش
25 مرداد 92 10:34
من عاشق غذام هم خوردن هم درست کردنش
ایشالا اینم درستش میکنم ببینم چی از آب در میاد

شما عاشق خواب هم هستین. نه؟!

ایشالا ، امیدوارم خوب بشه. مرسی که اومدین
مامان علي خوشتيپ
25 مرداد 92 11:28
به بـــــــــــــــــــــــــــــه خانوم كدبانو
اين غذا كه يكي از آسونترين غذاها بود.همون اول ميگفتي يادت ميدادم...
ما كه خيلي اين غذا رو دوست داريم.كنارش دلمه و گوجه شكم پر هم ميذاريم...شوهرت بادمجون دوست نداره؟بهتره با قاشق چايخوري كمي شكم بادمجونارو خالي كني...اينجوري بادمجون خوشمزه تر ميشه
تزئينت عالي بود

مــــــــــرسی

والا خودمم یادم نبود، وقتی دیدمش یادم اومد که دو سال پیش مهرش افتاده بود به دلم

چی بگم خب... ایشون همیشه واسه بادمجون سر و دست میشکنه، اما اصولا به صورت سرخ کرده و چــــرب

خواهش میکنم، به پای خوش سلیقگی شما نمیرسه که
مامان علي خوشتيپ
25 مرداد 92 11:31
در جواب مامان تاراي عزيزم
اون دستور يكي از دستورهاي خوب مرجان جون بود.چندتا از همكارام درست كردن گفتند عالي شده...جوري كه شوهراشون هميشه ميگن بايد درست كنيد...متاسفانه من چون وقتم كمه بيشتر دستورهايي رو كه دوستان ميذارن رو فرصت نميكنم كامل بخونم و درست كنم،ولي تاجايي كه يادمه مرجان جون نوشته بودند سيب زميني نبايد درشت باشه...بهتره سيب زميني كوچيك استفاده كنيد...بازم ميگم خيليا درست كردند و خيلي راضي بودند

مـــــــامــــــــــان تــــــــارا جون، گوش کن
مامان علي خوشتيپ
25 مرداد 92 11:33
و آخرين نكته(فوت كوزه گريه ديگه)
براي دلمه هاي بادمجون كه با برنج هستن از اين بادمجون دلمه ايها استفاده كنيد...براي موردهاي كه با گوشت پر ميشن بهتره كه با بادمجانهاي كشيده درست بشه...درست كنيد خودتون تفاوتشو متوجه ميشيد

آره خداییش حق باشماست

ممنوووووووونم سارا جون
خواهر فرناز
25 مرداد 92 12:19
میگم خصوص دارین
اون مطلبم پیدا کردم
ممنون نمیخواد بگردی دنبالش
غذاهاتم خوشگل وخوشمزه بودند


چشم ، حتما میرسم خدمتتون

ممنون از نگاه زیبات

خواهر فرناز
25 مرداد 92 12:22
همسری بنده خدا ضد حال نزده
دوست نداشته ما هم فقط مواد داخلش را دوست داریم واز خود بادمجان وفلفل وگوجه خوشمون نمیاد برای همین درست نمیکنیم
خودتو ناراحت نکن
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

ایشون اصولا غذاهای سرخ کرده و چــــــــرب دوست دارن... ایششششششششش

ولی من خودم خیلی دوست داشتم. طعم سیر و بادمجان و فلفل دلمه با هم باحال شده بودن.

بوس
مادر کوثر
25 مرداد 92 16:41


به به بازم شکوفایی استعداد

خب از خودم میپرسیدی تا بهت بگم

ممنون تـــــــــــــــــــــــــــــک خواهری.

واااا ، راست میگییییییی ها


نیلوفرآبی
25 مرداد 92 20:59
آفرین به این خانوم کدبانو
شکممون به قار و قور افتاد
مرسی که مثل همیشه بهم سر زدی عزیزم

هههه ببخشید دیگه.

خواهش می کنم. وظیفه ست
هدیه
26 مرداد 92 1:30
سلام بر دوست گلم
ممنون که بهم سرمی زنی و کامنتای خوشملی برام می فرستی عزیز
ببخشید اینو می گم اگه می خوای تو آشپزی بهترین باشی و تو دل همه جا بگیری سعی کن به علایق دیگران هم درنظر بگیری اینجوری هم کارت راحت می شه و هم عزیز می شی البته عزیز هستیا ولی خواستم اصول اولیه و خیلی مهم و بهت گفته باشم
بازم ببخشید راستی مرسی از اس ام اس های قشنگت

سلام مهربون ، خواهش میکنم عزیزم، تو خودت اینقدر مهربونی و اس ام اس های خوشگل میفرستی که گاهی شرمنده میشم

آره گلم، درست می فرمایین ، ممنون.
مامان آرشيدا قند عسل
26 مرداد 92 7:52
آخخخخخخخخخخ جونننننننننن عجب ضدحالي خوردي تو همسري نخورده بعد اينهمه تحمل مشقت فضولي و غرور و اينها حالا كه به وصال رسيدي ...... يني نيشم بسته نميشه خو چيكار كنم نميتونم طينتم رو پنهان كنم يه همچين جيگر صادقي هستم من!!!!!!!!!!!!!

باشه خواهر، شما از این ضد حال بخند، من هم از اون لغت ِ"قیف و قپی"!

منم نیشم بسته نمیشه خوووو
محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 8:45
دوسال از فضولی چه کشیدی عزیزم؟!!!!!
ناراحت نشو دوستم خودت اعتراف کردی که داشتی از فضولی میترکیدی خو؟!!!
ینی واقعا به ذهنت نرسید سرچ کنی؟!!!
خب اشکال نداره اثر همنشینی با دوستان باعث شده هم باهوش شی هم هنرمند
خو چرا لجت میگیره؟ من کی گفتم منظور خودمم؟!!!! منظورم نسترن جون بود و تک خواهر عزیز
والا خاهر حسش نی درستش کنم اما شاید یه روزی یه وقتی.........
همسر عجب ضد حالی زدن! دلم خنک شد!
ولی خداییش خیلی بده آدم اینقدر زحمت بکشه بعد ضدحال بخوره
منم یه بار با کلی لاو لازنیا پختم همسر خوشش نیمود گفت حیف این مواد نبود. خو همینجوری میدادی میخوردم و این شد بهونه ای برای تنبلی و دنبال هنر نرفتن من

این دو سال رو زجر کشیدم ،
همچین میگه، انگار دو سال دنبالش بودم. نخیییر. اشتباه نکن.

آره والا، چقدر هم که دستور آشپزی میذاری شما. یه دو تا مطلب هم درباره الینا بذار بابا.دلمون واسش فسیل شد خوووو

هههههه ، اشکالی نداره.... نخوردن که نخوردن. اصصصلا مهم نیست. تازه بنفعمون هم هست. بس تحویلشون گرفتیما، پررو شدن . من فقط اینو خوب فهمیدم که آدم ِ گرسنه، سنگ هم میخوره.

خوبه والا، شما هم که بدنبال بهانه. ای تنبل
مامي كيانا
26 مرداد 92 8:45
دست خانوم خونه درد نكنه
من هم اتفاقا اين غذا رو تو كتاب آشپزي ديدم و درست كردم اوايل ازدواجمون بود و من هم ميخواستم هنر آشپزيمو به رخ بكشم كه
جناب همسر فرمودند خوشمزه بود ولي ديگه درست نكن
من هم كلا قيدشو زدم
حالا كه اين اتفاق براتون افتاد ياد خودم افتادم

خوشمزه بود ولی دیگه درست نکن. عجب جمله ی باحاااالی در اوج ِ صداقت بود

بازم خوبه. حداقل این غذای ما با یادآوری ِ خاطرات ِ شما، باعث ِ نشوندن لبخند رو لبهاتون شد. بازم جای شکرش باقیه
مامان سويل و اراز
26 مرداد 92 9:01
دوباره سلام

منم از غذاهايي كه سپيده جون و سارا جون اموزش ميدن خوشم مياد اسونن

ما به اين غذا به خاطر پارگي وسط بادمجون شكمپاره ميگيم (قارني ييرتيغ)
منم خيلي دوست دارم ما يه جوره ديگه درست ميكنيم ولي فكر كنم مال شما خوشمزه تره بايد امتحان كنم
با توصيه ايمنيت موافقم

سلام به روی ماهت شهره جونم. چه جالب، شکم پاره

نظر لطفتونه خانوووومی امیدوارم مال ِ شما هم خوب بشه

مرسی از موافقتت
ستاره زندگی
26 مرداد 92 9:25
برای خانم کدبانو وکمی مغرور که صبوری کرده بعداز 2 سال یاد گرفته

برای این مردهایی بی سلیقه

مرسی یعنی خوشم میاد بی تعارف حرف ِ دلتو میزنی هاااا

ایششششش... واقعا. این هم از طرف من:
آزاده
26 مرداد 92 9:43
سر صبحی خوب دل منو آب انداختی ها

من که عاشق غذاهای بادمجونی ام

نووووووووووش جونت عسیسم

به به آزاده جووووون

مرسی که اومدی بانووووووووووووووووووو
محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 10:15
ینی تو فقط دنبال سوتی از من باش
تو وبلاگ یکی دیگه هم ول کن ما نیستی؟
ولی خداییش مردم از خنده بابت دانپزشک!!!!!!!!!


نه بابا. من که بیکار نیستم

خیییییییییییییییلی اتفاقی دیدم اونو

بله، بایدم بخندی
مامی کیانا
26 مرداد 92 10:21
بهجای اینکه تووبلاگ مردم دنبال سوتی و غلط املایی باشی
نظرهاتو تایید خانوم سرآشپز

حال کردی هاااااااااااااااااا
محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 10:25
بجای اتو گرفتن کامنتهاتو تایید کن

همینه که هست
مامان ترنم
26 مرداد 92 10:50
من كه بادمجون دوست دارم. حالا بريم ببينيم چي ميشه. نمي دونم بعدش اين شكلي ميشم يا اين شكلي همسري هم كه حتما اين شكلي ميشه بعدش كه من قيافه همسري رو ببينم اين شكلي ميشم اونوقت همسري اينجوريه اي بابا همينجوري پيش بره كه دعوا ميشه. ببين آدمو به چه كارايي وادار مي‌كني ها . برم تا با همسري دعوام نشده.

هههههههههه

توی انتخاب آیکون و شکلک، حرف ندارید

امیدوارم هر طوری میشید، انتهاش با لبخند باشه
رضوان
26 مرداد 92 11:41
سلااااااااااااااااااااام دوست جونی

وای من عاااااااشق بادمجانم

عاااااالیه

خواستم بگم امروز میخوام برم شهرتون ...... شیراز .....

خواستم بگم اگه ی مدتی نبودم بدونی ک نیستم











سلاااام رضوان جونم ... به به ... به سلامتی
امیدوارم بهت خوش بگذرههههههههههه

سفر به سلامت دوست ِ من
محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 12:26
ای بدجنس خبیث
کلاس چی داری؟
مشکوک میزنی رفیق؟

خودتی ... ایششششششششششششششش بدم میاااااد از اینایی که سریع به آدم مشکوک میشن آخه کلاس زبان رفتن هم شک کردن داره؟!

محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 12:32
آخه خوب من ! آیلتس هم حسودی داره
اونم واسه من که اصدن به زبان علاقه ندارم!
.
.
.
عزیزم دعا میکنم موفق باشی حالا شما مدرسی یا داشجوینده !

نه بابا، این روزا دیگه همه آیلتس دارن. حسودی نداره که
.
.
.
.
.
.
.
ممنونم . مدرس
♥ نیم وجبی ♥
26 مرداد 92 14:11
به به
به قیافش میاد خوش مزه باشه نوش جونتون
ممنونم نیـــکو جونم
تا ابددونفره
26 مرداد 92 15:39
سلام دوست عزیزماومدم قبل ازاینکه شما منو لو بدی...خودم خودمو لو بدمشما دوربین دارین تو خونتون هامی بینید کی می ره کی می یاد.منم می خوام خوب
سلام عزیزم
آخییییییییییییییییی دیگه تا این حد هم که .... نیستم من

میام پیشت و درِگوشِت میگم.
مامان تارا
26 مرداد 92 15:54
ممنون از توضیحات خوبت سارا جون
حالا که گفتی فهمیدم مشکل همون بزرگی سیب زمینی ها بوده مرسی از یادآوری این نکته
هـــــــــــــــــــــــی... آشپز ناشی به من میگن دیگه

قابل ِ توجه ســــــــارا جان
محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 18:37
جااااااااااااااان
وقت داری بیای کامنت بدی و حال بگیری اما فرصت تایید کامنتهارو نداری؟!!!!!!!!

آره ، نه
محبوبه مامان الینا
26 مرداد 92 19:55
باورت میشه الان دستور پخت این غذا رو خوندم؟!
حالا یه سوال؟
بادمجونی که هم سرخ شده هم شکمش پر شده تو آب گوجه و رب وا نمیره از هم؟!!!1
راستشو بگو چه کردی که از هم نپاشیده؟!!!

چون شمایی آره، باورم میشه
نه خانومی، بیشتر از نیم ساعت که قرار نیست روی شعله بمونه. در ضمن چوب ِ بادمجان و اینکه موقع سرو کردن از دو تا کفگیر واسه برداشتنشون از توی قابلمه استفاده کنی، در وانرفتنشون بی تاثیر نیست.
مامان محمدرهام جون
27 مرداد 92 1:32
فکرکنم اگه بادمجون دلمه ای استفاده نمیکردی همسرت میخورد یعنی با بادمجون معمولی میدرستیولی درهرصورت ای کاش من جای همسرت بودم

منم با نظر شما موافقم. اونجوری خوشمزه تر میشه. اما میدونین چیه؟! این همسری ِ ما سرخ شده و چرب دوست داره درصورتیکه این نوع غذا، یه جورایی بادمجون رو زیادی نرم میکنه.
سمانه مامان ستایش
27 مرداد 92 2:57
یعنی واقعا 2سال دندون رو جیگر گذاشتی خانومییعنی اگه وب آشپزی های مامانم نبود هنووووزم دنبال دستور پخت نمیرفتیعجب صبری دارن بعضیا
رنگ و روش که نشون میده خوشمزه باشه ولی خب منم اگه بودم مثل همسری شما فقط محتویات توشو میخوردم چون با بادمجون رابطۀ خوبی ندارمبرعکس همسری گرامی خودم

چی بگم والا؟!!! دیگه غروره و هزار دردسر

ممنونم از لطفت عزیزم ، همسری بادمجون دوست داره، اما نه این شکلی که یه کم نرم بشه، سرخ کرده و چــرب دوست داره
باران
27 مرداد 92 7:51
امان از دست اين آقايون محترم
اينو ميخورم اينو نمي خورم!!! از بچه ها بدترن گاهي اوقات حالا ميشه به نحوي به خورد بچه ها داد اما آقايون....

والا این آقایون، از 100 تا هم بدترن

فقط کافیه گرسنه باشن، سنگ هم باشه می خورن
مامان تسنيم سادات
27 مرداد 92 15:19
اون ضد حال همسرى خيييييييلى باحال بود ....!!!
همه رو خودت خوردى ....؟
قيافه اش كه هوس برانگيزه بابا ...
بوشم كه خوبه ..! پس همسرى براى چى ميل نفرمودند

هههه... توفق ِ اجباری بود دیگه. همه رو خودم خوردم

چی بگیم والا لوس هستن دیگه، لووووووووووووووووووس

mamanebaran
27 مرداد 92 17:57
فدای دوست مغرورمممممممممم

همین کارا رو می کنی که خاص میشی دیگه ، همین کارا می کنی که نوشته هاتو دوست دارم ،
همین کارارو می کنی که هر وقت میام دیدنت زودی لبخند رو لبام نقش می بنده ، خلاصه همین کارا رو می کنی که میگممممم بابا تو آخرشییییییییییییییییییییییی



ای جوووووووووووووونم
عزززززززززززززززززززززززززززیزم
شما چقدر خوووووووووووووووووووووبی آخه.
همیشه تعریفم میکنیییییییییییییییییییییییییییییییی

ممنون از اینهمه ابراز لطف و احساسات فاطمه جونم.
دو تا ♥♥
27 مرداد 92 18:51
من عاششششششششششق بادمجونم. چه برسه به شکم پرش. واااااااای دهنم آب افتااااااااد

اگه دوست داری، درست کن. زیاد وقتتو نمیگیره.
ستاره زمینی
27 مرداد 92 23:56

ضد حال ای ول......

باشه، خنده ش هم واسه شما